وقتی در مورد زی طلبگی صحبت میکنیم، اصولیون میگویند وصف مشعر به علیت است، یعنی وقتی میگویید اکرم رجلا عالما، یعنی اینکه این اکرام رجل وقتی وصف عالمی برایش آمده طبیعتا به خاطر این است که ریشه حکم که اکرام باشد به علم طرف بر میگردد، زی طلبگی هم یعنی اعمال ظاهری که ربطی به طلبگی دارد، لذا باید بدانیم کار طلبه چیست، و این بسیار مهم است
در تاریخ پنجشنبه ۱۹ مهر ماه ، حضرت استاد رهنما مدیریت محترم مدرسه علمیه آیت الله بهجه در جلسه هفتگی که با طلاب مدرسه دارند، به مسئله زی طلبگی پرداختند و مطالبی را به عنوان مقدمه این بحث بیان داشتند.
ایشان در ابتدا به بررسی واژگانی کلمه زیّ پرداختند و بیان کردن که در ادبیات اخلاقی و روایی واژگان متعددی وجود دارد که به لحاظ معنایی نزدیک به هم هستند مانند عرف، زیّ ، مروت ، شان ، لباس، شهرت ، وقار ، حیا که اگر بخواهیم مقوله زیّ را در تراث روایی و حوزوی بررسی کنیم میتوانیم از این واژگان کمک بگیریم.
سپس در ادامه به این پرداختند که واژه زیّ در ابواب روایی مضاف الیه های مختلفی دارد، و زیاد تکرار شده است ، زی الفقرا ، زی الاقنیاء، زی العروس، زی الاهل البیت، زی الرجل ، زی القلمان، زی الجاهلیه زی الملوک، زی الجبابره، و … این ها در ابواب روایی عمدتا در بخش های اخلاقی مطرح شده
و همیطور به معنای زی در زبان فارس اشاره کردند که زی در فارسی به معنای زیستن است، و بیان کردند که ولی آنچه ما میخواهیم به آن بپردازیم کلمه زی در عربی است که به معنای شکل و صورت ظاهری و جلوه خارجی است.
ایشان فرمودند که البته برخی اوقات زیّ توسعه مفهومی هم پیدا می کند و مثلا اخلاق و نحوه زندگی را هم شامل میشود.
در ادامه به این پرداختند که مضاف الیه زی میرسد به یک سری اصناف اجتماعی، و اینکه اصلا چرا اصناف اجتماعی به وجود آمدند؟ و پاسخ دادند که اصناف اجتماعی برای رفع حوائج بشری به وجود آمدند یعنی آدم ها در جبله و خلقت خود یکسان هستند و آرام هرکدام به سمتی میروند، حوائج هم منحصر در خوراک و پوشاک و … نیست، ما نیاز های اساسی تری داریم که حقیقت انسان در گرو آنهاست ، مثل نیاز به وحی و عدالت و دین ؛ و پروردگار جهان و برای رفع این نیاز ها دستور به تشکیل یک صنف داده و تنها نهاد اجتماعی که در قرآن ما دستور داریم به ایجاد و تکمیل نیرو برای آن، همان نهادی هست که خداوند چهره ها ممتاز بشریت را موظف به ایجادش کرده، چهره هایی که حامل مسئولیت دریافت و ابلاغ پیام خداوند (نبوت) و اجرای پیام خداوند در سطح جامعه (ولایت و امامت) بودند، و خداوند در آیه ۱۲۲ سوره توبه به این دستور داده و اشاره کرده ، و طلبگی همان شعبه ای از نبوت و رسالت یعنی دریافت و ابلاغ پیام خدا و اجرای پیام خدا در سطح جامعه که ولایت و امامت باشد ، هست.
حضرت استاد بیان داشتند که وقتی در مورد زی طلبگی صحبت می کنیم، اصولیون میگویند وصف مشعر به علیت است، یعنی وقتی میگویید اکرم رجلا عالما، یعنی اینکه این اکرام رجل وقتی وصف عالمی برایش آمده طبیعتا به خاطر این است که ریشه حکم که اکرام باشد به علم طرف بر میگردد، زی طلبگی هم یعنی اعمال ظاهری که ربطی به طلبگی دارد، لذا باید بدانیم کار طلبه چیست، و این بسیار مهم است و هرآنچه با کار اصیل ما پیوند میخورد، و آن کار را تقویت میکند، از امورات ظاهری آن میشود زی طلبگی و بعد باید در مورد مطلبویت یا عدمش بحث کنیم.
سپس توضیح دادند که ما سه جور کار میتوانیم نسبت به طلبه در نظر بگیریم :
اول : فعالیتی که مستقیم رسالت طلبگی را تامین میکند و قطعا کار طلبگی است؛ و قدر متیقن و رسالت طلبگی یک: دریافت و ابلاغ پیام خدا و دو: اقامه و اجرای دستورات خداوند، و هرآنچه مربوط به هدایت مردم میباشد ( و تاکید کردند که طلبگی و آنچه قطعا بهش مربوط است چیزی است که ربطی به همین دو وظیفه اصیل طلبگی دارد، اینها سلیقگی نیست که بخواهیم ربط بدهیم به رفتار علمای سابق و … ، ما میخواهیم با استدلال و مبتنی بر اندیشه درست بگوییم چه چیزی زی طلبگی است و چه چیزی سلیقه است و نباید به طلبه تحمیل شود.)
دوم : یه سری فعالیت هایی است که با واسطه به این رسالت کمک میکنند و درست است که وظیفه اصلی طلبه نیستند، ولی یک جاهایی انحصار پیدا میکنند که طلبه به آن ها بپردازد و اگر در تامین اهداف طلبگی قابل واسپاری باشد، و نیازی نباشد که خود طلبه حتما انجام بدهد باید واسپاری کند و الا باید این کار را کند. و وقتی در مورد زی طلبگی صحبت میکنیم دیگر اینها قطعا جزو کارکرد های طلبگی نیست.
سوم : فعالیت هایی که به رسالت طلبه حتی با واسطه هم کمکی نمیکنند.
سپس به توضیح این مسئله پرداختند که زی روحانیت بحث در مورد بروزات و تجلیات خارجی طلبه است، یعنی اگر بخواهیم در قالب یک سوال این را مطرح کنیم ، میگوییم : طلبه خود را باید چگونه بنمایاند؟ چه تصویری از خود در چشم دیگران باید ترسیم کند؟ و جواب روشنش این است که هر حالت و رفتار ظاهری که به گونه ای به رسالت های اصلی و اهداف اصلی طلبه مدد برساند و جایگاه اجتماعی اورا به عنوان یک طلبه و منزلت اجتماعی نهاد روحانیت را محکم کند مطلوب و مشمول زی طلبگی است و هرچیزی که طبیعتا مانع این جایگاه و منزلت اجتماعی باشد طبیعتا مزموم و خلاف زی طلبگی است.
در ادامه به طرح چند سوال پرداختند که هر انسان مومنی طبیعتا موظف است که افکار و عقاید خلقیات و مسائل جوانحی او درست باشد و باطن مومنانه ای داشته باشد، و آیا رفتار ها و جلوه های ظاهری شایستگی و بایستگی دارند؟ اگر دارند یا ندارند برای طلبه مضاعف است یا نیست؟ ظواهر مثل بواطن برای طلبه یا غیر طلبه حتی ، همانطور که عقاید و خلقیات مهم است ، مهم است یا نیست؟ آیا مهم است که هر انسان مومنی یا بالاتر هر انسان مومن طلبه ای ظاهرش با باطنش بخواند یا مهم نیست؟
و درپایان اشاره کردند که احتیاج به آیه و روایت برای پاسخ به این سوالات نیست ، با فطرت خود میتوانیم به این پرسش پاسخ دهیم. (اصلا ظاهر بر باطن تاثیر میگذارد و بالعکس؟ این بحث جدی در اخلاق است) اگر این مطلب برای ما جا بیفتد که ظاهر پیوند عمیقی با باطن دارد و ضاعقه دین ما این است که بین ظاهر و باطن پیوندی روشن برقرار باشد در مرحله بعد میرویم به این میرسیم که ملاک چیست؟ ملاک چیست یعنی چی؟ یعنی اگر بخواهیم داوری کنیم و قضاوت کنیم که کدام جلوه ظاهری بایسته است و شایسته است، به نحوی که دنبال سلایق افراد نیفتیم، و سلیقه با رفتار درست مخلوط نشود، چه ملاکی وجود دارد؟ شاخص و ملاک کلی برای اینکه کدام ظاهر شایسته است و کدام نیست باید در مورد ش صحبت کنیم به این ها میگویند قواعد رفتار و اصول عمل، این را در جلسات اینده مرور میکنیم، این جلسات ابتدایی به این منظور بود که میخواستیم پایه های بحثمان را محکم کنیم، که وقتی میخواهیم حرف بزنیم سلیقه ای حرف نزنیم، باید بحث را کمی نظری پیش میبردیم و بعد که رفتیم سراغ قواعد و اصول عمل را مرور کردیم ، آنجا در تطبیقات جای پرسش و پاسخ است.
والسلام علیکم و رحمه الله
نظرات