مقاله بررسی آثار و شبهات مطرح شده در مساله خمس

سال ورودی :
  • 1393
  • استاد راهنما :
  • استاد رادفرد
  • پایه :
  • پایه 6
  • 42 بازدید

    چکیده :

    به طور کلی شبهات مطرح شده در باب خمس در دو دسته شبهات پیرامون ادله خمس و شبهاتی خار ج از ادله خمس مطر ح می گردد. هدف این مقاله بررسی هر دو دسته شبهات با نگاهی به آثار خمس می باشد.خواننده مقاله پس از مطالعه آن به پاسخ این شبهات و تعدادی از آثار خمس دست می یابد.


    به طور کلی شبهات مطرح شده در باب خمس در دو دسته شبهات پیرامون ادله خمس و شبهاتی خار ج از ادله خمس مطر ح می گردد. هدف این مقاله بررسی هر دو دسته شبهات با نگاهی به آثار خمس می باشد.خواننده مقاله پس از مطالعه آن به پاسخ این شبهات و تعدادی از آثار خمس دست می یابد.

     

     

    کلید واژه : شبهات،آیه خمس،آثارخمس،پاسخ به شبهات

     

    مقدمه :

     

    با توجه به اهمیت یکی از مولفه های قدرت شیعه  یعنی قدرت اقتصادی ، دشمنان این مذهب همواره بر این تلاش بوده اند که عوامل قدرت اقتصادی شیعه را از بین ببرند از ماجرای فدک گرفته تا تحریم های ظالمانه آمریکا علیه شیعیان خصوصا حکومت جمهوری اسلامی .یکی از  نقشه های دشمن ایجاد شبهه افکنی و تردید در احکام اجرایی و حکومتی بین مسلمانان مخصوصا شیعیان است . همواره یکی از تلاش های دشمن بر این بوده تا قدر ت  اقتصادی شیعیان را تضعیف کند .برای تضعیف قدرت اقتصادی آنان علاوه بر تحریم و… می توان از ایجاد شبهه در پرداخت وجوهات شرعیه به اداره کنندگان و مرزداران دین نام برد.نکته ای دیگری که نیاز به بررسی دارد برخی از این شبهات توسط برادران دینی ما مطرح شده است که باید توجه داشت برادران اهل سنت از خانواده ما هستند یعنی از خانواده اسلام ، پس حساب برداران دینی ما از حساب دشمنان جداست .

    در دوره ما شبهات زیادی حول خمس مطرح می گردد خصوصا در میان بدنه شیعیان ! با توجه به شبهات مطرح شده کتاب ها و مقالات بسیار کمی برای دفاع از این مقوله قدرت اقتصادی شیعیان نوشته شده است که می توان از کتاب بررسی و نقد شبهات خمس نوشته دکتر حسین رجبی نام برد. نگارنده آثار زیادی برای تبیین این مساله نیافت اما شاید آثاری برای تبیین خمس نوشته شده باشد که نگارنده نیافته است . با توجه به این نکته در این مقاله سعی شده است به همه شبهات مطرح شده پاسخ داده شود.در یک فصل ابتدا شبهات مطرح شده در ذیل آیه و ادله خمس مطرح میشود سپس به پاسخ آنها می پردازیم. پس از آن در فصلی جداگانه به شبهاتی پیرامون اصل مساله خمس پرداخته شده و در مقام جواب از آن شبهات در می آییم.در آخر هم آثاری از پرداخت وجوهات شرعیه را ذکر می کنیم که چه بسا این آثار منحصر در این موارد نباشد و خوانندگان گرامی بتوانند آثار بیشتری بیابند.

     

    فصل اول :بررسی شبهات ذیل آیه ۴۱ سوره انفال

     

    گفتار اول : بیان شبهات پیرامون آیه ۴۱سوره انفال

     

    شبهه اول : طبق آیه۴۱سوره نسا،   قرآن خمس را فقط شامل غنایم جنگی می داند  نه هر درآمدی !

     

    بیان شبهه:

    طبق آیه ۞ وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَىٰ وَالْیَتَامَىٰ وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ إِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَىٰ عَبْدِنَا یَوْمَ الْفُرْقَانِ یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ ۗ وَاللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ

    خمس فقط در غنیمت جنگی واجب می باشد نه  بیشتر !و بر آن دلیلی وجود دارد

    1. در بیشتر استعمالات عرب غنیمت به معنای منفعتی است که از جنگ به دست می آید ،لذا تبادر به ذهن از معنای غنیمت ، غنیمت جنگی است ، تبادر حجت است و علامت حقیقت پس غنیمت به معنای غنیمت جنگی است و خمس فقط در غنیمت جنگی واجب است.

    ۲. شبهه دوم

    شان نزول آیه :

    اسحق بن عمار گوید: راجع به انفال از امام صادق علیه‌السلام سؤال کردم. امام پس از آن که انفال را تعریف نمود (چنان که در ابتداى این سوره مذکور گردید) چنین افزوده و فرمود: وقتى که در جنگ بدر کفار روى به فرار نهادند مسلمین سه دسته شدند عده اى از رسول خدا صلى الله علیه و آله اطراف خیمه او از وى حفاظت و حراست می‌نمودند. عده اى به غارت کردن اموال پرداختند و عده اى هم در تعقیب دشمن پرداخته و اسیر مى گرفتند. وقتى که تمام غنائم و اسیران را جمع‌آورى نمودند انصار چشم طمع به اسیران دوخته و طالب آنان گردیدند و روى این اصل آیه ۶۷ این سوره «ما کانَ لِنَبِی أَنْ یکونَ لَهُ أَسْرى» نازل گردید که در جاى خود مذکور شده است، وقتى که اسیران و غنائم را خداوند از براى آنان مباح گردانید سعد بن عباده که از محافظین پیامبر در جنگ بود به سخن درآمد و گفت: یا رسول الله ما قدرت آن را داشتیم که در جبهه جنگ رفته و دشمن را بکشیم و اسیر بگیریم و غنیمت برگیریم ولى به خاطر حراست از وجود شما در اطراف خیمه شما بودیم و انجام وظیفه می‌نمودیم.

    پیامبر وقتى که خواستاران غنائم را کثیر و زیاد دید و در عین حال غنائم را قلیل یافت به فکر فرورفت تا این که آیه انفال نازل گردید. بعد از نزول آیه مردم که طمع به غنائم بسته بودند، پراکنده شدند و چشم فروبستند و بعد این آیه نزول یافت[

    ↑ تفاسیر على بن ابراهیم و برهان.

    ↑ محمدباقر محقق،‌ نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص۳۸۶

     

    می بینیم که آیه برای غنایم جنگ بدر نازل شده است لذا نمی توان بدون دلیل آن را به معانی دیگر توسعه داد

    پس با توجه به شان نزول ؛ آیه برای موردی خاص بیان شده است نه به صورت یک قاعده کلی خمس را واجب بداند:

    بیان اشکال به عبارتی دیگر : اگر قرار بود قران خمس را مطلقا در هر موردی واجب بداند آیه را به صورت مطلق بیان می کرد نه فقط در مورد جنگ بدر ، چنین نیست که قرآن آیه را به صورت مطلق بیان کرده باشد پس خمس نیز به صورت مطلق واجب نیست .

     

     

     

    شبهه سوم : .تعارض بین دو آیه قرآن !

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْأَنْفَالِ ۖ قُلِ الْأَنْفَالُ لِلَّهِ وَالرَّسُولِ ۖ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَیْنِکُمْ ۖ وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ

    ۱انفال

    وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَىٰ وَالْیَتَامَىٰ وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ إِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَىٰ عَبْدِنَا یَوْمَ الْفُرْقَانِ یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ ۗ وَاللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ

     

    طبق این آیه همه ی  ثروت های عمومی متعلق به خداوند و پیامبر سلام الله علیه می باشد.غنیمت یکی از ثروت های عمومی است پس طبق این آیه همه ی آن باید متعلق به خداوند و پیامبرش باشد و حال آنکه طبق آیه ۴۱ سوره انفال  از غنیمت های جنگی فقط خمس آن متعلق به خداوند و پیامبرش  و موارد دیگری می باشد.لذا دو اشکال اساسی پیش می آید اولا همه ی غنیمت جنگی متعلق به خدا و پیامبرش نشد دوما در این آیه غنیمت را علاوه بر خدا و پیامبرش متعلق به افراد دیگری نیز می داند و این دو با آیه ۱همین سوره در تعارضی آشکارا می باشد.

     

     

    شبهه چهارم : خمس حق خداوند و پیامبرش نه حق حکومت و علما !!!

    طبق این آیه ۴۱ سوره انفال خمس متعلق به خداوند و پیامبرش است .و هیچ جای آیه دلالت بر این ندارد که خمس برای حاکم و برای علما است پس چرا در زمان ما خمس ها به سمت حاکم یا به عبارت دیگر   تحویل ولی فقیه داده می شود

     

     

     

     

    گفتار دوم : پاسخ به شبهات پیرامون آیه ۴۱سوره انفال

     

    1.پاسخ به شبهه اول :خمس منحصر در غنایم جنگی نیست.

     

    پاسخ اجمالی : شیوه قرآن به گونه‏اى است که اصول کلى احکام، عقاید و اخلاق را بیان مى‏فرماید و به‏ جزئیات نمى‏پردازد نمونه بارز آن مسأله نماز و حج مى‏باشد که تعداد رکعت‏ها و کیفیت خواندن و انجام دادن حج بیان نشده است، از این‏رو در فهم قرآن و دستورات آن تنها قرآن کافى نیست بلکه وجود مبارک پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله ضرورى مى‏باشد تا با تفسیر قرآن، جزئیات احکام و عقاید را در رفتار و گفتار خویش براى امت تبیین فرماید، که از آن به سنت یاد مى‏شود.

    بدین جهت در آیات خمس و زکات نوع مالى که زکات و خمس به آن تعلّق مى‏گیرد و همچنین شرایط و خصوصیات بیان نشده است. پس اگر درباره هر مسأله جزیى بخواهیم به قرآن مراجعه کنیم اگر آن را در قرآن نیافتیم به آن باور نداشته باشیم، صحیح نمى‏باشد زیرا بسیارى از مسائل احکام و اعتقادات دینى در قرآن به صراحت از آن یادى نشده است. از این‏رو براى دست‏یابى به عقاید و احکام صحیح اسلام بایستى به سنت صحیح و مورد اطمینان مراجعه کنیم

    حسین رجبى‏،پژوهشى درباره خمس و پاسخ به شبهات آن، ص:

     

    پاسخ تفصیلی

    اولا که تبادر در جایی به کار می رود که بین معنای حقیقی و معنای مجازی یک کلمه شک کنیم نه در جایی که بحث بر سر معنای حقیقی یک کلمه می باشد. پس جای استفاده از تبادر در چنین بحثی نیست.

    دوما ممکن است یک معنایی کثرت استعمالی در میان مردم نداشته باشد  ولی قرآن از آن در معنای خاصی که مد نظر دارد استفاده کند شبیه واژه صلاه . در دوره ای از تاریخ واژه  صلاه به معنای دعا استعمال میشده است و کثرت استعمالی هم داشته است اما از همین واژه قران در معنای خاصی که مد نظر دارد استفاده می کند که برای مطالعه بیشتر درباره این مثال می توانید به کتب اصولی ذیل بحث حقیقه شرعیه وحقیقه متشرعه رجوع کنید.

    دلیل سوم : جوهره معنایی غنیمت هر نوع درآمدی  است نه فقط درآمد حاصل از جنگ و غنیمت جنگی.

    برای خاطر همین برخی از کلام دانشمندان اهل لغت را که در کتاب پژوهشی دربازه خمس و پاسخ به شبهات آن آمده را می آوریم:

     

    راغب اصفهانى مى‏نویسد: «غَنَم و غُنْم: به معناى دست‏یابى و رسیدن به چیزى است، در هر چیزى که انسان‏ به آن دست پیدا کند خواه از طریق جنگ یا غیر جنگ باشد:

    «وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْ‏ءٍ …»

    ، «فَکُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ …»

    ، «فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ کَثِیرَهٌ»

    .» «۶»

    ابن منظور مى‏گوید: غُنم: دست‏یابى به چیزى بدون مشقت و سختى است

    مفردات راغب، ماده غنم. «انفال: ۴۱، ۶۹، نساء: ۹۴»

    .

    ابن فارس: غنم اصل صحیح واحد یدل على افاده شى لم یملک من قبل ثم یختص بما أخذ من المشرکین. «۷» ابن فارس این واژه را به معناى دست‏یافتن به چیزى دانسته که قبلًا مالک آن نبوده سپس اختصاص به چیزى یافته که از مشرکین گرفته مى‏شود

    (۷). مقاییس اللغه، ماده غنم.

     

    خلیل که ازبزرگان اهل لغت است مى‏گوید: هر چه انسان بى‏مشقت به دست آورد غنیمت به حساب مى‏آید.

    گفتار لغویون دلالت مى‏کند لفظ غنم و غنیمت اختصاص به چیزهایى ندارد که در جنگ بدست مى‏آید بلکه معناى آن گسترده‏تر از آن است گرچه در زمان نزول به خاطر غنایم جنگ در غنایم جنگى بکار برده شده است.

    از این رو هر چیزى را که انسان به دست آورد و فایده و سود بر آن صدق کند غنیمت به شمار مى‏آید.

     

    پاسخ به شبهه دوم :شان نزول ، شان حدود نیست!

     

    اولا چنین نیست که شان نزول در همه جا به معنای انحصار آن حکم به همان شان نزولی که آیه آمده باشد .

    اگر بگوییم شان نزول در آیه ، حکم خمس را اختصاص به غنیمت جنگی داده است لازمه اش این می باشد که بسیاری از احکام الهی را کنار بگزاریم چر ا که برخی از احکامی که آیه نازل شده  و وجوب آن را برای امت اسلامی اعلان کرده است شان نزول خاصی دارند و نباید آن را از شان نزول خاصش خارج نمود و بطلان چنین تالی فاسدی بر کسی پوشیده نیست.

     

    ثانیا :قرآن احکام و قواعد کلی را بیان می کند و برای تبیین جزییات و بسیاری از احکام نیازمند مفسران حقیقی قرآن یعنی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و جانشینان بر حق ایشان می باشد .به عنوان مثال قران اصل اینکه نماز بر امت اسلامی واجب است را بیان می کند اما این که شیوه نماز خواندن به صورت دقیق چگونه است؟ چند رکعت است ؟ و … را بیان نکرده است لذا باید به قول ،فعل یا تقریر معصوم علیه السلام مراجعه کنیم تا بیابیم که خداوند متعال چه وظایفی را بر عهده ما  نهاده است.

    در مساله خمس هم همینگونه است باید به سنت معصوم سلام الله علیه مراجعه نمود تا حدود و ثغور احکام خمس را بیابیم در ادامه بحث به چند نمونه از روایات و سنت اشاره می کنیم.

     

    1.سنت اهل بیت علیهم السلام دریافت خمس بوده است: در میان علمای شیعه هیچ گونه اختلافی نیست که اهل بیت علیهم السلام وجوهات شرعیه دریافت می کردند .ائمه اطهار سلام الله علیهم در براهینی از تاریخ شیعه کانون وکلا تشکیلات داده اند که یکی از وظایف مهم این وکلا در یافت وجوهات شرعیه از مردم بوده است .همین وجوهات شرعیه بود که همیشه یک بازوی مهم اقتصادی برای شیعه محسوب میشده است.

     

    1. به برخی از روایات اهل بیت علیهم السلام در این باب اشاره می کنیم :

     

    1. محمدبن مسلم از امام باقر (علیه السلام ) روایت می کند که فرمود:

    «الخمس لله وللرسول و لنا [۱]

    این روایت، به  مالکیت  طولی اشاره دارد چرا که خمس از حقوق الله است و خداوند به امام هر عصری اجازه تصرف در آن را داده است.  .

    1. حارث بن مغیره از امام باقر (علیه السلام) [۲]نقل می کند که فرمود:

    «ان لنا الخمس فی کتاب الله ولنا الانفال

    1. محمدبن فضیل، از امام رضا ) علیه السلام( نقل می کند که فرمود:

    «الخمس لله وللرسول وهولنا[۳]

     

    1. محمد بن زید طبری، از امام رضا (علیه السلام) نقل می کند که فرمود:

    «ان الخمس عوننا علی دیننا وعلی عیالنا… فلاتزووه عنا[۴]

    خمس، تقویت دین وکمک به بنیه اقتصادی ذریه رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) است، آن را از ما دریغ ندارید.

    1. بسان این روایت، روایت خفض بختری است که سند صحیحی دارد. امام صادق علیه السلام به عنوان دستور عام می فرماید:

    «خذ مال الناصب حیث وجدته وادفع الینا الخمس[۵]

    هر جا ناصبی یافتی، خمس مال وی را بگیر و برای ما بفرست.

     

    1. مرسله عباس بن وراق به نقل از امام صادق (سلام الله علیها)

    «اذا غزوا بامر الامام، فغنموا کان للامام الخمس[۶]

    وقتی که جنگ با اجازه امام باشد، خمس غنائم آن، از امام است.

     

    1. در روایت صحیح، ابی النضیر از امام صادق (علیه السلام( نقل می کند که فرمود:

    «ما کان لرسول الله فهو للامام فقیل له افرایت ان کان صنف من الاصناف اکثر و صنف اقل مایصنع به، قال ذاک الی الامام. ارایت رسول الله (صل الله علیه و آله)  کیف یصنع الیس انما کان یعطی علی مایری کذلک الامام[۷]

    در این روایت، راوی چنین می پنداشته که خمس باید به گونه برابر بین سهم بران، سهم بندی شود، از این روی، از امام علیه السلام می پرسد: اگر یک گروه از سهم بران کم بودند و گروه دیگر، بسیار، به گونه ای که سهم آنان، بسنده آنان نبود و از سویی، سهم آنان که کم شمارند، زیاد آمد، چه باید کرد؟

    امام می فرماید: این در حوزه اختیار امام است، بسان رسول خدا. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) با خمس چه می کرد؟ مگر به صلاح اندیشی خود، هزینه نمی کرد: «یعطی علی مایری » امام هم، همان گونه عمل می کند، یعنی به صلاح اندیشی خود، به هزینه کردن خمس می پردازد. این مضمون، در ذیل این صحیحه، به خوبی دلالت دارد که خمس، در اختیار امام قرار می گیرد و امام حق هرگونه صلاح اندیشی درباره آن را دارد.

     

    در صحیحه زراره آمده است:

    «ان امیرالمؤمنین (علیه السلام)  حللهم من الخمس، یعنی الشیعه لیطیب مولدهم[۸]

     

    1. درصحیحه علی بن مهزیار آمده که شخصی با پرداخت خمس، به تنگنا و سختی می افتد، امام صادق (علیه السلام) تمام خمس را بر وی حلال می کند:«من رجل یساله ان یجعله فی حل من ماکله ومشربه من الخمس فکتب بخطه من اعوذه شی ء من حقی فهو فی حل[۹]
    2. شیخ مفید از امام باقر (علیه السلام) نقل می کند که حضرت فرمود:

    «کل شی ء قوتل علی شهاده ان لا اله الا الله وان محمدا رسول الله، صلی الله علیه وآله، فان لنا خمسه ولایحل لاحد ان یشتری من الخمس شیئا حتی یصل الینا نصیبا[۱۰]

    هر غنیمتی در جنگی که برای توحید; یعنی شهادت بر یگانگی خدا و رسالت پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) به دست آمده، خمس آن، از ماست و تا کسی حق ما را بر ما نرساند، نمی تواند از مال خمس چیزی بخرد.

     

    1. شیخ حر عاملی از زراره و محمدبن مسلم و ابوبصیر نقل می کند:

    «ما حق الامام فی اموال الناس؟ قال: الفی ء والانفال والخمس[۱۱]

     

    روایات فراوانی وجود دارد که نبی اکرم سلام الله علیه امیرالمومنین مولا علی سلام الله علیه و باقی اهل بیت علیهم السلام را: از جانب خدواند متعال جانشین خود معرفی کردند .

    آنان اند که مبین دین اند.

    این اهل بیت علیهم السلام هستند که دین را برای ما تبیین می کنند لذا برای ما جای هیچ شبهه ای درباره خمس وجود ندارد .کلام آخر در این قسمت این است که بدانیم الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ، وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ وَاللّازِمُ لَهُمْ ‏‏لاحِقٌ،

    هر که بر ایشان تقدم جوید از دین بیرون رفته و کسى که از ایشان عقب ماند به نابودى گراید

     

     

    پاسخ به شبهه سوم :عدم تعارض بین آیات :

     

    پاسخ اجمالی : بین آیه ۴۱ سوره انفال و آیه ۱ همین سوره تعارضی نیست و شخصی که اشکال کرده است به تفاوت معنای فقهی انفال وخمس و همچنین معنای درست تعارض دقت نکرده است.

     

    پاسخ تفصیلی :

    تعارض در اصول به معنای تنافی دو دلیل می باشد.تعارض یک ارکانی دارد که باید به آنها دقت کرد.یک رکن دلیل است .دومین رکن حکم است. سومین رکن متعلق حکم است ، چهارمین رکن تنافی در مقام جعل وتشریع است. هنگامی تعارض بین دو دلیل رخ می دهد که اولا تنافی بین دو دلیل آن هم در مقام جعل وتشریع وجود داشته باشد.خب شخصی که اشکال نموده همینجا دقت نکرده است که بین ایه۱ و آیه ۲ سوره انفال چنین تنافی ای وجود ندارد ! ثانیا زمانی تعارض رخ می دهد که حکم و متعلق حکم بین دو دلیل واحد باشد ،در اینجا باید دقت کرد که آیه اول سوره انفال می خواهد بگویید که انفال برای خدا و رسولش می باشد اما آیه ۴۱سوره انفال در صدد بیان وجوب خمس است

    .پس متعلق و حکم دو آیه باهم متفاوت است و تعارضی بین دو آیه وجوئ ندارد.

    دوما اینکه در آیه اول انفال را متعلق به خدا و رسولش می داند هیچ منافاتی ندارد که در جایی دیگر خمس را هم متعلق به خدا و رسولش بداند.

     

    سوما در آیه ۴۱سوره انفال هم همه خمس به خدا و رسولش داده شده است! باید دقت کرد آیه نمی گویید همه غنیمت ها را به خدا و رسولش بدهید آیه می گویید خمس غنیمت را به خدا و پیامبر اکرم سلام الله علیه تحویل دهبد و این یعنی اختیار همه خمس به دست پیامبر اسلام سلام الله علیه که از جانب خداوند مامور است می باشد پس تعارضی در کار  نیست.

     

    همچنین اشکال کننده به این توجه نداشته است که انفال به معنای ثروت های عمومی است ولی خمس از اموال شخصی هر فرد است که آن را به  امام جامعه می پردازد .خمس مصارف مشخصی دارد ،همه افراد جامعه در آن به صورت مساوی حق ندارند به خلاف انفال که ثروت های عمومی است که متعلق به هیچ شخص خاصی نیست و برای همه ی مردم است.

    لذا در یافتیم که خمس و انفال دو معنای کاملا متفاوتی با هم دارند و اصلا مطرح کردن تعارض بین انفال و خمس معنا ندارد!!!!

     

     

    پاسخ به شبهه چهارم :لزوم وجود یک مرکزیتی برای دریافت خمس…

     

    پاسخ اجمالی : کجای آیه دلالت بر این دارد که خمس منحصر در پیامبر سلام الله علیه  است! به چه دلیلی خمس را منحصر در پیامبر سلام الله علیه دانستید ؟!

     

     

    پاسخ تفصیلی :

    قسمتی از آیه را به دقت بنگیریم وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ

    آیه رسول گفته است ، خب چه دلیلی داریم که رسول را فقط منحصر در پیامبر اکرم سلام الله علیه بدانیم؟ بلکه باید گفت در این مواردی که در قرآن رسول آمده است اصل بر این است که رسول  منحصر در پیامبر اسلام سلام الله علیه نیست مگر اینکه دلیلی خاصی داشته باشیم . اگر بخواهیم با قرآن اینطور رفتار کنیم  با توجه به شان نزول ها و این مواردی که در قرآن ذکر نام رسول شده است  باید خیلی از آیات قرآن را فقط مختص به یک زمان خاص،مکان خاص و مختص به یک شرایط ویژه بدانیم و دیگر چنین آیاتی برای همه زمان ها و مکان ها کاربردی ندارد و حال اینکه چنین مطلبی باطل است چرا که می دانیم قرآن به هر مناسبتی یکی از قواعد کلی زندگی بشری را بیان نموده است.

    همچنین اشکال کننده باید به لوازم اشکالش توجه کند ! اگر بگویم که آیه فقط انحصار خمس را به رسول الله بیان می کند خب سوال ، بعد از نبی مکرم اسلام چه کسی باید زمام اقتصادی جامعه اسلامی از جمله وجوهات شرعیه را بر عهده بگیر د؟!  مثلا فرض کنید قانونی تصویب کرده که مردم هر ساله فلان مقدار باید مالیات بدهند   ، بعد مشخص می کند که مسول جمع آوری این مالیات ها وزیر کشور است ! خب حال فرض کنید وزیر کشور از دنیا رفت! آیا طبق قانون مردم دیگر نباید مالیات بپردازند!؟؟؟

    قطعا چنین نیست بلکه مردم مالیات های خود را به وزیری که جانشین وزیر قبلی می  باشد می پردازند.

     

    لذا چه بسا اینکه اخذ خمس را منحصر به رسول الله علیه السلام بدانیم گمان سوئی به خداوند متعال زده ایم . و نعوذ بالله علم و حکمت و درایت خداوند متعال را زیر سوال بردیم.

    پس قطعا بعد از پیامبر اسلام سلام الله علیه خمس را باید به اشخاصی سپرد حال بنا بر عقیده مذهب شیعه این خمس بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله به امام جامعه سپرده می شود . حال این امام جامعه در روایات یا با نام و نشان مشخص شده اند که عبارت است از اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام و یا فقط با نشان مشخص شده اند که عبارت است از ولی فقیه!

    دقیقا به همان دلیلی که در نبود پیامبر اسلام سلام الله علیه کسی باید باشد تا زمام امور را به دست بگیرد و وجوهات شرعیه را دریافت کند یعنی امام معصوم به همان دلیل در نبود امام معصوم سلام الله علیه کسی باید باشد تا زمام امور جامعه از جمله دریافت وجوهات شرعیه را بر عهده بگیرد که همان ولی فقیه است.

     

     

    فصل دوم : بررسی شبهات خمس خارج از آیه ۴۱سوره انفال

     

    گفتار اول : تبیین مهم ترین شبهات موجود در مساله خمس:

     

    شبهه اول : چرا خمس برای  طلاب و علما مصرف می شود ؟

    شبهه دوم : خب بله ما قبول می کنیم که باید خمس پرداخت کرد،اما با توجه به زمانه ما که اختلاس ها و دزدی هایی صورت می گیرد آیا بهتر نیست که هرکسی خودش خمسی که بر او واجب می باشد را( در همان مصارفی که دین مشخص کرده است) پرداخت کند ؟ به عبارت دیگر مثلا خود شخصی که خمس بر او واجب شده است خمس مالش را به یک فقیر اعطا کند و دیگر خمسش را به ولی فقیه و حاکم اسلامی نپردازد.

     

    شبهه سوم : چرا خمس برای اشخاصی که درآمد پایینی دارند واجب است؟ خب خمس از افرادی گرفته شود که درآمدی بالاتر دارند .در چنین صورتی است که عدالت به صورت کامل رعایت می گردد.

    شبهه چهارم : این مطلب که در روایات شیعه آمده است که ائمه علیهم السلام توصیه کرده‏اند که پیروان آنان از پرداخت خمس معاف مى‏باشند و براى آنان حلال شمرده شده است.

     

     

    گفتار دوم : پاسخ به شبهات مطرح شده در فصل دوم

     

    پاسخ به شبهه اول: مصرف بخشی از خمس برای طلاب به عنوان کمک هزینه

     

     

    پاسخ اجمالی : اینطور نیست که همه ی مصارف خمس منحصر در اشخاصی مثلا طلاب علوم دینی بشود .

    پاسخ تفصیلی : خمس مصارفی دارد ، یکی از مصارف آن هم حفظ دین و احیای دین است .برای احیای دین نیاز است که اشخاصی باشند تا وفت خود را صرف آن کرده و  به مردم در این راستا خدمات ر سانی کنند . خب این اشخاص هم منحصر در افراد معینی نمی باشد و هر شخصی می تواند به صورت داوطلبانه وارد حوزه تحصیل علوم دینی و خدمت رسانی دینی برای مردم بشود.
    همچنین خوب است که بدانیم کسی که وارد حوزه های علمیه می شود تا چندین سال اکثر وقت خود را صرف یاد گیری علوم دینی می کند به طوری از او وقت گرفته می شود که نمی تواند هم مشغول تحصیل باشد وهم از یک راهی کسب درآمد کند.لذا کمک هزینه کمی را برای این اشخاص از خمس می دهند.
    و طلاب علوم دینی در قبال این خمس مسول اند که هم درس بخوانند و هم به مردم در راستای دینداری شان خدمات رسانی کنند مثلا احکام الهی را به آنها آموزش دهند ، به سوالات و شبهات مردم پاسخ دهند ، از دین در مقابل جنگ نرم  دشمن دفاع کنند در حل مشکلات دینی آنها را یاری کنند ، روش تربیت صحیح فرزند را از کلام خدا و رسولش به مردم بگویند ، قواعد زندگی را از دین کشف کرده و به مردم بگویند ، طریقه اداره حکومت اسلامی را از قرآن و روایات استخراج کرده و به دیگران آموزش بدهند و راه حلهای مشکلات روحی را بگویند ، و …

    یکی دیگر از فلسفه های اینکه کمک هزینه ای که به طلاب داده می شود از خمس  است نه از دولت ها این است که :
    طلاب علوم دینی که باید پرچم داران حفظ دین باشند و نگزارند دین آسیب ببیند نباید وابسته به دولتی باشند تا اگر انحرافی دیدند و یا خطری دین را تهدید کرد آنان با حریت تمام از دین دفاع کنند > پس از طرفی نباید به دولت ها وابستگی اقتصادی داشته باشند و از طرفی چون مشغول کار طلبگی هستند تا مدتی نمی توانند در شغلی دیگر کسب در آمد کنند لذا بهترین کار این است که تا مدتی که تحصیل می کنند از میان مردم  کمک هزینه ای به آنان داده شود .

    در پاسخ به این  شبهه دو نکته مهم است اولا بخشی از خمس برای طلاب علوم دینی مصرف می گردد نه همه آن
    دوما طلاب علوم دینی تا زمانی حق دارند از این کمک هزینه استفاده کنند که مشغول تحصیل باشند و اگر درس نخوانند و خدمات رسانی دینی به مردم انجام ندهند مثلا به مردم احکام دینی را آموزش ندهند و … حق ندارند که از خمس استفاده کنند .

     

     

    پاسخ به شبهه دوم : لزوم داشتن قدرت اقتصادی

     

    پاسخ اجمالی :اینکه یک منبع مالی را از دست بدهیم تیشه به ریشه قدرت اقتصادی دین زدن است نه جلوگیری از اختلاس و دزدی!

     

    پاسخ تفصیلی :

    اولا باید توجه داشت که هر مکلفی وظیفه شرعی خودش را دارد ولاتزر وازره اخری ،هرمکلفی مسول اعمال خویش می باشد.در این بحث هم وظیفه دینی اشخاصی زمامداری و پرداختن به امور خمس است و وظیفه عده ای دیگر پرداختن به خمس می باشد. خب هرکسی باید وظیفه خودش را انجام بدهد و اینکه شخصی در وظیفه خودش درست عمل نمی کند نمی تواند توجیه مناسبی باشد که ما وظیفه شرعی خودمان را تر ک کنیم.فرض کنید حکومتی بیاید اعلان کند دیگر هیچ دانش آموزی حق تحصیل ندارد ! بعد اگر سوال کنیم چرا ؟ بگویند چون از بین این دانش آموزان کسانی پدید می آیند که از علم خود در راه ناصحیح استفاده می کنند!!! خب هر آدم عاقلی تصدیق می کند که چنین تصمیمی غلط می باشد.عقلا در چنین فرضی پاسخ می دهند که اولا شما تا جایی که می توانی کاری کن که دانش آموزی پرورش پیدا نکند که از علم خود در راه غلط و شیطانی بهره ببرد ،ثانیا بر فرض که عده ای دانش آموز طوری پرورش یافتند که علم را در مقاصد شیطانی به کار بردند اما در مقابل جمعیت بسیاری از دانش آموزان علم را در راه صحیح خود استفاده می نمایند و چه بسا برخی از همین دانش آموزان سدی در مقابل مقاصد شیطانی گروهی که از علم سو استفاده می کنند ، بشوند.ثالثا به خاطر اینکه ممکن است چند نفری از علم سو استفاده کنند، همه ی منافع بسیاری  را که از علم به دست می آید کنار نمی زنند ، به خاطر چنین امکانی که هیچ عاقلی با دست خودش قدرت علمی حکومتش را از بین نمی برد.

    حال خمس هم به این صورت است .خمس بازو و قدرت اقتصادی دین در طول تاریخ بوده است. چه زمانی خمس بازوی اقتصادی و قدرت اقتصادی می شود؟ وقتی که همه امت اسلامی وجوهات شرعی و خمس خود را به یک مرکزیتی تحویل بدهند تا با جمع آوری درآمدها قدرت اقتصادی شکل بگیرد. حال به خاطر این که ممکن است برخی دزدی کنند نباید با دست خودمان تیشه به قدرت اقتصادی دینمان بزنیم ! به جای آن باید کاری انجام بدهیم که دزدی و اختلاسی شکل نگیرد چرا که داشتن قدرت اقتصادی برای هر گروه کوچکی لازم است و چه بسا شرط بقا …..!!! از طرفی هم ما باید وظیفه ای را که خداوند برای ما تعیین کرده را انجام بدهیم و کاری به انجام دادن وظیفه شرعی یا انجام ندادن دیگری نداشته باشیم . وظیفه ما پرداخت وجوهات شرعی به یک مرکزیتی است که از جانب خداوند مشخص شده است وظیفه  آن  مرکزیت و تشکیلاتش حفظ و مصرف دقیق این وجوهات می باشد و هرکسی که وظیفه شرعی خود را درست انجام ندهد در پیشگاه خداوند مسول است.

     

    نکته مهمی هم که باید در نظر داشت ، خدواند متعال حکیم است ،کارها را بر اساس حکمت ها سر و سامان می دهد ، خود خداوند می دانسته که ممکن است برخی از سودجویان از وجوهات شرعی سواستفاده کنند اما با این وجود مرکزیتی را تعیین کرده تا مردم وجوهات خودشان را به آن مرکزیت تحویل دهند ،پس باید به خداوند حسن ظن داشته باشیم ،اطمینان خاطر داشته باشیم که خداوند حتما مصلحت و حکمتی را در نظر گرفته است.به عبارت مختصر تر وظیفه ما تعبد است ،اطاعت از خداوند است نه چیزی دیگر….!!!

    خوب است بدانیم که برخی از این دزدی ها و اختلاس ها مختص به زمان ما نمی باشد بلکه در زمان اهل بیت علیهم السلا م هم بوده است! اصلا فرقه واقفیه به خاطر اختلاسی که کردند در امامت امام کاظم سلام الله علیه توقف نمودند! اما با این وجود اهل بیت سلام الله علیهم هیچ گاه دستگاه تشکیلاتی خمس را برهم نزدند و قدرت اقتصادی شیعه را تضیعف ننمودند.

     

    پاسخ به شبهه سوم : رعایت عدالت در بین پرداخت کنندگان خمس و وجوهات شرعیه

     

    پاسخ اجمالی : رعایت نسبت سنجی برای پرداخت خمس از مصادیق بارز عدالت است!

    پاسخ تفصیلی : نکته ای که بهتر است اول بگوییم این است که ما در همه ی احکام اسلامی باید اطمینان به خداوند داشته باشیم که بهترین قوانین را برای هدایت ما وضع کرده است ، باید توجه داشته باشیم که قوانین خداوند محدودیت آور نیست بلکه هدایت آور است!پس باید به  خداوند تبارک و تعالی حسن ظن داشته باشیم و خود را با اطمینان کامل غرق در حکمت الهی بدانیم. لذا در مساله خمس هم همین مطلب را باید مد نظر داشت.

    اما مساله عدالت > نباید خمس را مثل مالیات اصطلاحی در زمان ما دانست

    با دقت به خمس نگاه کنیم : خمس چیست ؟وقتی شما در طول یک سال درآمدی را به دست آوردید و تمام مخارج زندگی خود را از آن درآمد تامین نمودید ، ممکن است در پایان یک سال مقداری از درآمدتان اضافه بیاید ، از این مقدار اضافه تنها یک پنجم آن را به عنوان خمس به امام جامعه پرداخت می کنید . قراردادن چنین نسبتی عین عدالت است.مثلا فرض بفرمایید آقای الف شخص ثروتمندی  می باشد و مازاد درآمد یک سالش پس از کسر  مخارج زندگی اش ۱میلیارد تومان بشود ، خب چنین شخصی یک پنچم درآمد مازادش را یعنی حدود دویست میلیون تومان را به عنوان وجوهات شرعیه می  پردازد.در عین حال شخصی دیگر که وضعیت مالی متوسطی دارد ، مازاد درامدش ۱۰۰۰تومان می شود ، خب چنین شخصی ۲۰۰تومان مازاد درامدش را برای  خمس پرداخت می کند . حال اگر شخص فقیری بود که اصلا درآمد مازادی ندارد خمس بر او واجب نمی باشد.

     

    پاسخ به شبهه چهارم : اهل بیت سلام الله علیهم مجوزی برای نپرداختن خمس به صورت مطلق صادر نکرده اند

     

    پاسخ اجمالی : ممکن است بسته به شرایطی امام جامعه به  یک شخصی اجازه بدهد تا خمس خود را پرداخت نکند ، چنین اجازه ای را نباید  مجوزی برای همه ی اشخاص در همه ی زمان ها تلقی کرد.

     

    پاسخ  تفصیلی : پاسخ این است که هر چند در روایات آمده است که در زمان برخى از ائمه علیهم السلام براى شیعیان حلال شمرده است اما این حقیقت به معناى آن نیست که در همه زمان‏ها و مکان‏ها حلال مى‏باشد. اگر ما روایات فراوانى که در پرداخت خمس در هر سال وارد شده، نداشتیم و تنها روایات تحلیل بود آنگاه جاى تامل جدی  در  شبهه چهارم  وجود داشت. اما با وجود فراوانى روایات در وجوب خمس، افزون بر پاسخ‏هاى قبلى، روایاتى که موافق قرآن و مورد عمل فقها در طول تاریخ بوده، مقدم مى‏شود و روایات تحلیل، زمان و مکان خاصى را شامل مى‏شود نه  همه زمان‏ها و مکان‏ها را

     

     

     

    فصل سوم  

    تبیین جایگاه خمس ، آثار و برکات آن

     

     

    شکی نیست که قطعا احکام الهی مصالحی دارند و ترکشان موجب مفاسدی خواهد شد . مصلحت ها و مفسده ها خود در دو حوزه فردی و اجتماعی مطرح می گردد. خمس هم که یکی از احکام الهی به شمار می رود از این قاعده مستثنی نیست لذا در این فصل به برخی از آثار و برکات فردی -اجتماعی دنیوی و اخروی خمس از دیدگاه آل الله می پردازیم

     

    گفتار اول:  آثار فردی  خمس با محوریت روایات :

     

    برکات و آثار دنیوی خمس

    – ۱سهیم شدن در ترویج دین:
    می دانیم انجام هر کاری به پشتوان مالی نیازمند است و بدون پشتیبانی مالی کارها به سامان نمی رسد. دین مقدس اسلام آیین جهان شمول است و رسالت خود را در تمام شیون زندگی بشریت می دانید، پس جهت ترویج و پیشرفت آیین این چنینی نیازمند پشتوانه مالی قوی و محکمی هستیم که بتوان اهداف این دین بر را به سر منزل مقصود رساند.لذا یکی از برکات خمس این است که هر شخص به صورت فردی در حمایت مالی از دین مشارکت داشته باشد .اینطور نسبت به دین خودش احساس مسولیت بیشتری می کند
    ۲- تطهیر اموال
    با توجه به روایات اهل بیت سلام الله علیهم یکی از مهم ترین عواملی که در تربیت و به کمال رسیدن هر شخصی تاثیر گذار می باشد این است که از مال حلال استفاده کند . یکی از راه هایی که مال انسان را حلال و تطهیر می کند پرداخت نمودن خمس است در همین زمینه از امام صادق (سلام الله علیه) سؤال شده است:

    رجل اکتسب مالا من حلال و حرام ثم اراد التوبه من ذلک و لم یتمیز له الحلال بعینه من الحرام فقال: یخرج منه الخمس و قد طاب ان الله طهر الأموال بالخمس[۱۲]

    «مردی که از راه حلال و حرام مالی به دست آورد، و می خواهد توبه کند ولی حلال و حرام را به طور مشخص نمی شناسد چه کند [و چگونه خود را از حرمت خلاص نماید] فرمود خمس آن مال را بدهد مالش پاک می شود. خداوند اموال را به وسیله پرداخت خمس تطهیر فرموده است»

    همانطوری که در این روایت مشاهده نمودید یکی از برکات خمس تطهیر اموال شمرده شده است.

     

    3- وسعت روزی
    نکته ای که علما خصوصا مقام معظم رهبری (زید عزه) بر آن تاکید دارند توجه به سنت های الهی است.توجه به این که در محاسبات خودمان از قوانین الهی غافل نشویم مثلا در امور مالی  باید برنامه ریزی داشته باشیم اما در محاسبات مالی خودمان رزق لایحتسب را هم باید در نظر بگیریم .یکی دیگر از عواملی که در برنامه ریزی های خودمان باید به آن توجه داشته باشیم مساله انفاق و خمس است که باعث زیاد شدن رزق و روزی می گردد .پس برای زیاد شدن روزی خودمان از طرفی باید فکر وتلاش کنیم و از طرفی باید از قرار دادن  قوانین الهی در برنامه ریزی خودمان غافل نشویم.

    در روایت زیر امام رضا (علیه السلام) یکی از علل فراوانی روزی را پرداخت خمس معرفی فرموده اند:
    «… ان اخراجه مفتاح رزقکم و تمحیص ذنوبکم و ما تهمدون لانفسکم لیوم فاقتکم …[۱۳]
    «پرداخت خمس کلید روزی شما و مایه از بین رفتن گناهان شما می باشد و چیزی است که برای روز نیازتان (= قیامت) ذخیره می کنید. »

     

     

     

    4:رشد روحی شخص :

    می دانیم که خداوند متعال برای رشد بشریت احکامی را برای آنها تشریع کرده است .خب انجام دادن هر کدام از این احکام باعث رشد معنوی انسان می شود و اگر به قصد تقرب انجام گردد ، انسان را به خداوند نزدیک تر می کند .خمس هم که از  احکام الهی  است و اگر با قصد قربت پرداخت شود انسان را به خداوند نزدیک تر کرده و باعث تقویت معنویت شخص می گردد.

     

    5: احساس مفید بودن : اگر شخصی که خمس پرداخت می کند از آثار و برکات این فریضه الهی با خبر شود و بداند که خمس او چه تاثیرات بسزایی در روحیه فردی خودش و چه تاثیراتی در جامعه می گذارد بسیار احساس خرسندی و مفید بودن می کند ، مثلا همین که زلزله کرمانشاه آمده بود مراجع بخشی از خمس های مردم را برای کمک به زلزله زدگان روانه کردند . یا مثلا یکی از منابع مالی تاثیرگزار برای مبارزه با داعش که حامیان جهانی داشت همین خمس و وجوهات شرعیه بود .خب وقتی انسان می فهمد که خمس او در یکی از این راهها تاثیر گزار است بسیار احساس خرسندی و مفید بودن می کند.

     

    6:  از نظر تربیتی پرداخت خمس انسان را حسابگر، دقیق، وظیفه شناس، نسبت به محرومان جامعه مسئول و نسبت به حمایت از خط خدا و رسول و اهل بیت(علیهم السلام) متعهد تربیت می کند. پرداخت خمس روحیه سخاوت و نوع دوستی را در انسان شکوفا می کند. پرداخت خمس روحیه بی تفاوتی و دنیا پرستی را از انسان برطرف می کند.[۱۴]

    ۷.گوارا بودن درآمد: در حدیث دیگری از امام صادق علیه السلام می خوانیم: هر کس خمس ما را بدهد باقی درآمدش برای او گواراست. «یودّی خمسنا و یطیب له[۱۵]»

    ۸.-شمول دعای امام: امام رضا علیه السلام فرمود: خمس، کمک ما بر حفظ مکتب است، سپس فرمود: تا می توانید خودتان را از دعای ما محروم نکنید. «ولا تحرموا انفسکم دعاءنا ما قدرتم علیه»[۱۶]

    ۹.-نظم و برنامه ریزی مالی : کسی که خمس می پردازد شخصی است که حداقل سالی یک بار میزان درآمد خود را بررسی می کند و یک چشم انداز یک ساله به امور مالی خودش پیدا می کند.

     

    آثار اخروی پرداختن خمس

     

    1.خمس ذخیره قیامت: امام رضا علیه السلام فرمود: خارج کردن خمس مال، وسیله آمرزش گناهان و ذخیره قیامت و روز نیاز شماست. «فان اخراجه… ما تمهدون لانفسکم لیوم فاقتکم»[۱۷]

    ۲.تطهیر گناهان : امام رضا علیه السلام در مقام تبیین مطلب در فراز دوم حدیث قبلی فرموده اند:
    «… ان اخراجه تمحیص ذنوبکم[۱۸]

    «اخراج خمس [=پرداخت آن] باعث تطهیر گناهان شما می باشد» .

    1. ضمانت بهشت: شخصی نزد امام باقر علیه السلام آمد و خمس مال خود را پرداخت، امام فرمود: بر من و پدرم لازم است که بهشت را برای شما ضمانت کنیم. «ضمنت لک علی و علی ابی الجنّه»[۱۹]

     

    4.وارد شدن در دوزخ : امام  رضا (علیه السلام) همچنین ضمن نکوهش کسانی که از انجام این واجب الهی سرباز می زنند، می فرماید: اَوَّلَ مَن یَدخُلُ النّارَ، ذُو ثَروَهٍ مِن المالِ لَم یُعطِ المالٍ حَقَّهُ»؛ نخستین کسی که وارد آتش دوزخ می شود، صاحب مال و ثروتی است که حق دارایی خود را(به عنوان خمس و زکات) پرداخت نکند.[۲۰]

     

     

     

     

     

     

     

     

    گفتار دوم : برکات و آثار اجتماعی خمس

     

    1.پشتوانه فرهنگی جامعه :

    یکی از برکات بزرگی که خمس برای جامعه شیعه به ارمغان آورده است مباحث فرهنگی بوده است،از ساختن مساجد و حسینه ها گرفته تا چاپ کردن کتب علمی و فرهنگی . در همین راستا امام خامنه ای زید عزه می فرمایند :

    در همان دوران رضاخانی، آن حرکت خصمانه‌ای که با روحانیت شد، موجب شد مرجع تقلیدی مثل مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی (رضوان اللَّه تعالی علیه) اجازه‌ی صرف وجوهات را در تولید نشریه‌های دینی و مجلات دینی بدهد؛ که این یک چیز بی سابقه‌ای بود، در آن روز هم چیز عجیبی بود. بنابراین نشریه‌ی دینی با پول وجوهات و با سهم امام به راه افتاد؛ مجامع دینی با اتکای به سهم امام به وجود آمد. یعنی شخصیتی مثل سید اصفهانی (رضوان اللَّه تعالی علیه) برخلاف آنچه که برخی تصور میکردند و میکنند، به فکر مسائل فرهنگی کشور ما و دنیای شیعه و کشور شیعه است و صرف سهم امام را در یک چنین کاری مجاز میشمرد.[۲۱]
    آری خوشا به حال آن مومنینی که با وجوهات شرعی ای که در آن زمان به مرحوم سید اصفهانی پرداخت نمودند سهم بزرگی در اعتلای فرهنگی شیعه ایفا کردند …

    1. تقویت روحیه تشکیلاتی در میان جامعه اسلامی :

    وقتی اشخاصی کارگزار وجوهات شرعی شدند. همه افراد خمس پرداخت کردند .مصارف خمس خود نیاز به افرادی دارد ، نیاز به هماهنگی هایی دارد که همه این عوامل باعث تقویت روحیه تشکیلاتی بودن جامعه اسلامی می شود. پرچمدار روحیه تشکیلاتی خصوصا در امور مالی جامعه امام صادق سلام الله علیه می باشند که کلامی از امام خامنه ای زید عزه را خدمتتان در همین راستا ارایه می کنیم:

    اما آن بعد سوم را که اصلاً نشنیده‌اید، مرد تشکیلات بودن امام صادق(علیه السلام) است که یک تشکیلات عظیمی از مؤمنان خود از طرفداران جریان حکومت علوی در سراسر عالم اسلام از اقصای خراسان و ماوراءالنهر تا شمال آفریقا به وجود آورده بود. تشکیلات یعنی چه؟ یعنی این که وقتی امام صادق(علیه السلام) اراده می‌کند آن چه را که او می‌خواهد بدانند، نمایندگان او در سراسر آفاق عالم اسلام به مردم می‌گویند تا بدانند. یعنی از همه جا وجوهات و بودجه برای اداره‌ی مبارزه‌ی سیاسی عظیم آل علی جمع کنند. یعنی وکلا و نمایندگان او در همه‌ی شهرها باشند که پیروان امام صادق(علیه السلام) به آنها مراجعه کنند و تکلیف دینی و همچنین تکلیف سیاسی خود را از آن حضرت بپرسند.[۲۲]

    ۳.کمک هزینه ای برای معیشت طلاب :

    همانطور که توضیح داده شد بهترین راه کمک هزینه برای طالبان علوم دینی این است که طلاب از بطن جامعه و از میان مردم حمایت بشوند که در مقابل این حمایت ها مسولیت هایی به دوششان خواهد آمد به کلامی از امام خامنه ای (زید عزه) اشاره می کنیم که فرمودند : معیشت طلاب به صورت سنت معمول و بسیار پرمعنا و پررمز و راز باید به وسیله‌ی مردم اداره شود؛ مردم بیایند وجوهات شرعی‌شان را بدهند؛ این اعتقاد من است.اما مسائل حوزه‌ها فقط مسئله‌ی معیشت نیست. در حوزه‌ها هزینه‌هائی وجود دارد که جز با کمک بیت‌المال مسلمین و کمک دولتها امکان ندارد آن هزینه‌ها تحقق پیدا کند. دولتها موظفند این هزینه‌ها را بدهند، دخالتی هم نباید بکنند.[۲۳]

     

    4.مرزداران دینی متصل به مردم و برای مردم :

    روحانی شیعه فقط متصل به مردم و برای مردم و در شئون روحانی، در خدمت مردم است؛ لذا تغذیه‌ی مالی روحانیون هم از مردم است. بارها بعضی از آقایان معتبر و معروف قم به بنده گفته‌اند که شما بیایید از منابع دولتی برای حوزه‌ها یک بخشی را به عنوان شهریه جدا کنید؛ بنده سالهاست با این قضیه مخالفت کرده‌ام و گفته‌ام نمیکنم. خود من هم که شهریه میدهم، از وجوهات میدهم. این خیلی مهم است: پشتیبان ما مردمند[۲۴].

     

    5.طرح بودجه برای تشکیل حکومت اسلامی :

    حضرت امام خمینی رضوان الله علیه جمع بندی نظریه خویش را در باب اینکه متصدی وجوه شرعی کیست و اساسا فلسفه تشریع مالیات های اسلامی نظیر، خمس و زکوه و جزیه و خراج و . . . چه می باشد به روشنی در کتاب ولایت فقیه – که بعداز تحریرالوسیله و رساله عملیه، تدریس و تدوین گردیده است – بیان داشته و می فرماید:
    “مالیاتهایی که اسلام مقرر داشته و طرح بودجه ای که ریخته نشان می دهد تنها برای سد رمق فقرا و سادات نیست، بلکه برای تشکیل حکومت و تامین مخارج ضروری یک دولت بزرگ است.[۲۵]

     

     

     

    6.خمس برای رفع نیازهای جامعه بشری!

    در اینجا فرازهایی را از کتاب ارزشمند “دراسات فی ولایه الفقیه وفقه الدوله الاسلامیه” در همین رابطه نقل می کنیم! در کتاب مذکور آمده است:
    “بالجمله آنچه که از مجموعه ادله استفاده می شود آن است که خمس مالیاتی است اسلامی که وضع شده است برای منصب امامت مسلمین.  و مانند آنست انفال، یعنی تمام اموال عامه ای که مالک شخصی ندارند مانند زمینهای موات، کوهها و دامنه ها و دره ها و دریاها و معدنها و امثال اینها. و در روایات کثیره، بر اینکه ا ینها برای امام است تصریح شده است . . . و بر کسی که کمترین توجهی به مذاق شرع دارد مخفی نیست که خداوند تعالی تمامی اموال و املاکی را که خلق کرده است برای رفع نیازهای بشر، خمس تمامی اموال انسانها را ملک طلق شخص پیامبر و یا امام قرار نداده است بلکه مراد از آیه انفال و روایات فراوانی که در این باره وارد شده است اینست که خدای متعال اینها را برای منصب امامت قرار داده و در اختیار رسول یا امام به عنوان اینکه زعیم مسلمین و رهبر سیاسی آنها هستند قرار داده است تا اینکه آنها را در مصلحتهای مردم صرف کنند.[۲۶]

     

    7.وجوهات شرعی برای رفع فقر و گسترش عدالت اقتصادی :

    باید توجه داشت که سیستم اقتصادی توزیع و تولید ثروت‏ها و پرداخت خمس و زکات و سایر مسائل مالی مانند کفارات، دیات و غیره نیز، رعایت عدل اجتماعی را در بعد اقتصادی روشن می‏سازد، زیرا بدون یک سیستم اقتصادی، قشر عظیمی گرفتار فقر و محرومیت می‏شوند. به همین دلیل مقصود ما از اقتصاد اسلامی، آن سیستمی است که به وسیله آن راه و رسمی که اسلام در تنظیم حیات اقتصادی دارد تجسّم و عینیّت پیدا می‏کند.
    به عقیده دانشمندان بزرگ اسلامی همچون: علامه مطهری و شهید آیه الله صدر و بسیاری از عالمان روشن‏بین اهل سنّت، اسلام دارای یک نظام مالی و اقتصادی محکم بر پایه توحید است.[۲۷]

     

    8.نسل پاک: در روایات می خوانیم: «لتطیب ولادتهم» پرداخت خمس، مال را پاک می  کند

    و مال پاک مقدمه نسل پاک است.پس پرداخت خمس مقدمه ایست برای نسل پاک.[۲۸]

    شکی نیست که جامعه سالم از نسل های سالم تشکیل می گردد.

     

     

    9.حفظ آبرو در برابر مخالفان و دشمنان :

    امام رضا علیه السلام فرمود: به وسیله خمس، ما آبروی خود و طرفدارانمان را در برابر تهدیدات مخالفان حفظ می کنیم. «و ما نبذله و نشتری من اعراضنا ممن نخاف سطوته»[۲۹]

     

    1. تعدیل اختلاف طبقاتی :

    یک دیگر از فواید اجتماعی خمس کم تر کردن هر چه بیشتر فاصله طبقاتی می باشد. در این جا کلامی را از  حجت الاسلام قرائتی (زیدعزه) درباره برکات اجتماعی خمس نقل می کنیم: «از نظر اجتماعی پرداخت خمس راهی برای ایجاد الفت و محبت میان طبقات مختلف و جلوگیری از ایجاد شکاف های عمیق اجتماعی است. از نظر سیاسی پرداخت خمس سبب ارتباط مردم با جانشینان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و کمک کردن به خط اهل بیت(سلام الله علیهم ) و تقویت بنیه مالی فقها و حوزه های علمیه و سبب تبلیغ و نشر تفکر علوی به وسیله علما و فضلا و طلاب و مرزبانی از حدود و ثغور دینی و مبارزه با انواع انحرافات فکری و اخلاقی و سم پاشی ها وایجاد تردید ها و وسوسه های بد خواهان مغرض و یا طرفداران ساده دل است. از نظر اقتصادی پرداخت خمس راهی برای تعدیل ثروت، مبارزه با تکاثر و رسیدگی به محرومان و تهی دستان جامعه است[۳۰].

     

     

     

     

    نتیجه :

    با توجه به بررسی های صورت گرفته در رابطه با خمس  شبهاتی میان مردم مطرح می باشد. در این مقاله سعی شد مهم ترین این شبهات  پاسخ داده شود. به نظر می رسد خمس به عنوان یکی از مهم ترین مولفه های قدرت اقتصادی جامعه و مرزداران دین می باشد که تاریخ خود گواه بر این مطلب است،با این همه فشارهای گوناگون بر شیعه ، اما همواره تشیع توانسته است استقلال اقتصادی خود را حفظ کند و چه دوران هایی که شیعه توانست با همین وجوهات شرعی امورات خود را گذرانده وحیات خود را در طول تاریخ حفظ کند . دوران اختناق ها در زمان برخی ازاهل بیت علیهم السلام نمونه ای از این مهم می باشد.حال جای این  کار باقی می ماند که جایگاه خمس در حکومت اسلامی  جیست؟ که نیاز به بررسی ای جداگانه ای دارد .

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    فهرست منابع :

     

    کتاب :

    قرآن

     

    بحارالانوار  مجلسی محمد باقربن محمدتقی ۱۰۳۷ – ۱۱۱۱ق. بیروت داراحیاء التراث العربی

     

    المقنعه  مفید، محمد بن محمد –  جماعه المدرسین فی الحوزه العلمیه بقم، مؤسسه النشر الإسلامی  محقق:موسسه النشر الاسلامی التابعه لجماعه المدرسین بقم المشرفه

     

     

    وسایل الشیعه حرعاملی، محمدبن حسن، ۱۰۳۳ – ۱۱۰۴ق.

     

    پاره ای از بهشت، محسن غفاری، ناشر: پیام آزادی ،۱۳۸۱

     

     

     

     

    سایت :

     

    یادداشت ارسالی از محمد سالاری. پایگاه اطلاع رسانی حوزه نت https://hawzah.net .

     

    پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای https\\khamenei.

     

    محمدباقر شریعتی سبزواری ،مطالب علمی – تبیان https://article.tebyan.net

     

    پارس نیوز https://www.parsnews.com

     

    [۱] جواهر الکلام ج ۱۶ ص۷۳

    [۲] بحار الانوار ج۵ ص۱۸۵

    [۳] همان ج۵ص۳۶۱

    [۴] همان ج۵ ص۳۷۵

    [۵] همان ج۵ ص۳۴۰

    [۶] همان ج۵ ص۳۶۹

    [۷] همان ج۵ ص۳۶۲

    [۸] همان ج۵ ص ۳۸۳

    [۹] همان ج۵ ص ۳۷۹

    [۱۰] همان ج۵ص۳۷۸

    [۱۱] همان ج۵ ص ۳۷۳

    [۱۲] المقنعه ص ۲۸۳

    [۱۳] وسایل الشیعه ج ۶ ص ۳۷۵

    [۱۵] یادداشت ارسالی از محمد سالاری https://hawzah.net

    [16] یادداشت ارسالی از محمد سالاری https://hawzah.net

     

    [17] یادداشت ارسالی از محمد سالاری https://hawzah.net

    [18] وسایل الشیعه ج ۶ ص ۳۷۵

    [۱۹] یادداشت ارسالی از محمد سالاری https://hawzah.net

    [20] پاره ای از بهشت، محسن غفاری، ص۲۹۹

    [۲۱] ۱۳۸۹/۰۷/۲۹بیانات در دیدار طلاب و فضلا و اساتید حوزه علمیه قم‌

    [۲۲]بیانرات  در تاریخ ۱۳۸۹/۱۲/۰۲

    [۲۳] ۱۳۸۹/۰۸/۲۳بازخوانی سفر قم / مروری بر سخنرانی در دیدار طلاب، فضلا و اساتید حوزه علمیه قم

    [۲۴] ۱۳۸۵/۰۸/۱۷بیانات در دیدار روحانیون استان سمنان

    [۲۵]  https://article.tebyan.netمحمدباقر شریعتی سبزواری

    [۲۶]  https://article.tebyan.netمحمدباقر شریعتی سبزواری

    [۲۷]  https://article.tebyan.netمحمدباقر شریعتی سبزواری

    [۲۸]  https://article.tebyan.netمحمدباقر شریعتی سبزواری

    [۲۹] https://hawzah.net

    [30] https://www.parsnews.com