مقاله بررسی دیدگاه منطق دانان درباره ی موضوع علم منطق

سال ورودی :
  • 1393
  • استاد راهنما :
  • استاد اسدپور
  • پایه :
  • پایه 2
  • نویسنده :
  • حامد زارعی
  • 24 بازدید

    چکیده :

    علم منطق حافظ ذهن انسان از خطای فکری است. که در همین راستا ممیز حق از باطل خواهد بود؛ بنابراین مانع بروز خطا در علوم شده، و نیز در ارتباطات اجتماعی شایسته و عاقلانه انسان، نقش مهمی را ایفا می کند. این مطلب بیانگر احتیاج و نیازمندی بشر به این علم است.


    علم منطق حافظ ذهن انسان از خطای فکری است. که در همین راستا ممیز حق از باطل خواهد بود؛ بنابراین مانع بروز خطا در علوم شده، و نیز در ارتباطات اجتماعی شایسته و عاقلانه انسان، نقش مهمی را ایفا می کند. این مطلب بیانگر احتیاج و نیازمندی بشر به این علم است.

    از آنجا که از لوازم ورود به هر علم شناخت دقیق موضوع آن علم است؛ لازم دانسته شد که در این مقاله، دیدگاه های مر بوط به موضوع علم منطق برای شناخت دقیق آن، مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. که در نهایت تبیین می شود که از میان دیدگاه های موجود در میان منطق دانان کدام یک دقیق است.

     

    کلید واژه ها

    موضوع علم منطق، علم منطق، منفعت علم منطق، حیطه علم، تمایز علوم

    مقدمه

    بعد از روشن شدن ضرورت فراگیری این علم و نیز اهمیت موضوع علم در علوم، توسط استاد محترم درس منطق در پایه دوم طلبگی، قصد نگارش مقاله ای حول محور دیدگاه های منطق دانان در مورد موضوع علم منطق را کردم. بنابراین، در اولین گام، تکمیل طرح نامه صورت گرفت؛ و پس از زحمات بسیاری برای جمع آوری منابع مورد نیاز، و مطالعه به همراه طلب راهنمایی از اساتید علم منطق، به فیش نویسی پرداخته، که از آن به بعد کتابت خود مقاله آغاز گردید.

    بدیهی است که منشأ تمام افعال انسان به تصمیمات ذهنی وی منتهی می گردد. و اگر بتوان در جامعه انسانی کاری کرد که تصمیمات ذهنی هر فردی شایسته باشد، مطمئناً اثرات حیات بخشی را به جامعه انسانی میبخشد. بنابراین لازم به دانستن است که از ثمرات علم منطق به فعلیت رساندن توانایی ذهنی انسان در تشخیص درستی از نادرستی است. و به عبارت دیگر، چارچوب اندیشیدن صحیح را تشکیل میدهد؛ که در صورت تحقق چنین چارچوبی، انسان می تواند تصمیمات سازنده ای را اتخاذ کند. که از طریق این تصمیمات و رفتار حساب شده، به همراه آوردن زندگی منطقی همراه با آرامش را در پی خواهد داشت؛ باید دانست که این تنها ثمره فهم علم منطق نخواهد بود؛ چراکه از دیگر ثمرات پر اهمیت آن، مانعیت از بروز خطا در علوم است که از ارزشمند ترین فواید این علم است. و از اینجاست که اهمیت و ارزش این علم هر چقدر باشد؛ به همان میزان، بلکه بیشتر، موضوع آن ارزشمند خواهد بود؛ از این رو به دلیل آنکه موضوع علم، تعیین کننده حیطه آن علم و نیز سبب تمایز علوم از یکدیگر میشود؛ ضرورت دارد که موضوع این علم به طور دقیق شناسایی شده تا علاقه مندان به این علم، بهتر بتوانند از آن بهره مند شوند. لزوم به دانستن است که تمام سعی در این مقاله بر آن بوده تا از کتب معتبر و سطح اولیه منطق از جمله شفای ابن سینا و الرساله الشمسیه کاتبی قزوینی مورد استفاده قرار گیرد.

     

    فصل اول: کلیات مفاهیم

    گفتار اول: تبیین واژگان

     

    تعریف علم

    تعریفی را که مرحوم مظفر از علم ارائه میدهند عبارت است از: به حضور صورت شی نزد عقل، علم گفته میشود.[۱]

     

    تعریف موضوع علم

    بسیاری از منطق دانان موضوع علم را به اینصورت تعریف کرده اند: موضوع هر علمی چیزی است که از عوارض ذاتی آن چیز بحث میشود.[۲]

     

    تعریف علم منطق

    برخی از منطق دانان علم منطق را اینگونه تعریف کرده اند: ابزار قانونی است که رعایت آن موجب مصونیت ذهن از خطا در فکر میشود.[۳]و بعضی نیز در همان راستا به گونه دیگری این علم را تعریف کرده اند: منطق علمی است که ممیز میان تعریف صحیح از نادرست و همچنین جدا کننده قیاس صحیح از باطل است.[۴]

    تعریف تصور

    تصور متعلق به چهار امر است که عبارتند از:

    1. متعلق به مفرد، اعم از اینکه اسم و فعل و حرف باشد.
    2. متعلق به نسبت در جمله خبری، به هنگام اینکه شک یا توهم وجود داشته باشد.
    3. متعلق به نسبت در جمله انشائیه می باشد.
    4. متعلق به مرکب ناقص، مانند صفت و موصوف است.[۵]

     

    تعریف تصدیق

       به نسبت در جمله خبری، به هنگام حکم کردن و اذعان داشتن، اعم از اینکه مطابق با واقع باشد یا نباشد گفته میشود.[۶]

     

    تعریف علم نظری

        علمی است که برای حاصل شدن آن، محتاج به کسب کردن و تفکر است. مانند تصور حقیقت روح انسان، و تصدیق به متحرک بودن یا نبودن کره زمین.[۷]

    لازم به ذکر است که در این علم زمینه تحقق خطا وجود دارد. چراکه ذهن قابلیت اینرا ندارد که معلوم با وجود خارجی اش را نزد خود حاضر کند. از اینجاست که ذهن به ناچار می بایست به «واسطه» صورت آن شیء، به خود شیء علم پیدا کند. بنابراین ممکن است که صورت حاصل شده نرد ذهن مطابق با وقع باشد یا نباشد. و نیز ممکن است که صورت شیء حاصل شده نزد ذهن کامل یا ناقص باشد. مثلاً ذهن انسان نسبت به یک صندلی، توانایی حاضر کردن جسم خارجی صندلی را نزد خود ندارد؛ بلکه به وسیله تصویر برداری از آن، از طریق آن تصویر حاضر نزد خود، به خود صندلی علم پیدا میکند. از اینرو در علم حصولی به سبب واسطه در آن، یعنی همان صورت شیء، در معرض خطا است.[۸]

     

    تعریف علم ضروری

       علمی است که برای حاصل شدن آن، احتیاجی به کسب و تفکر ندارد. مانند تصور مفهوم وجود و عدم، و تصدیق به بزرگتر بودن کل از جز؛ بهتر است دانسته شود که در این علم امکان خطا وجود ندارد.[۹]

     

    تعریف معقولات اولی

       مفهوم کلی که اتصاف آن خارجی است. مانند مفهوم انسان که بر علی و حسن و… حمل میگردد.[۱۰]

     

    تعریف معقولات ثانیه منطقی

     مفهوم کلی که اتصاف آن ذهنی است. مانند مفهوم کلی که بر انسان حمل میگردد.[۱۱]

     

    گفتار دوم: معرفی اجمالی برخی از منطق دانان

     فارابی

        این فیلسوف فرزانه که به معلم ثانی شهرت یافته اند؛ در زمان حیات خویش ملقب به فارابی بودن. وی در سال ۲۵۹ه.ق چشم به جهان گشودند. معلم ثانی صاحب تالیفات بسیاری هستند تا آنجایی که تقریباً در تمام زمینه های علمی کتاب نوشته اند. و در علم منطق نوآوری های فراوانی داشته اند؛ از جمله علم را به دو دسته تصور و تصدیق تقسیم کردند. [۱۲]

     

     ابن سینا

    بزرگترین فیلسوف مشایی و پزشک نامدار ایران در جهان اسلام کسی نیست جز ابن سینا. وی مشهور به ابو علی سینا و پورسینا و ابن سینا، که در غرب از او به (Avicenna) یاد میشود. و از القاب او میتوان به شیخ الرئیس و شرف الملک اشاره کرد.[۱۳]

    چهارصد و پنجاه کتاب در زمینه های متفاوت از او به یادگار مانده که تعداد زیادی از آن در حوزه فلسفه و پزشکی است. و نیز در ادبیات فارسی دست قوی داشته اند؛ که آثار برجسته او میتوان شفا و قانون و دانشنامه علایی را برشمرد.[۱۴]

     

    خواجه نصیرالدین طوسی

    تنها کسی که بعد از افول سنت فلسفه مشایی در ایران، احیا گر آن بود؛ خواجه نصیر الدین طوسی است. و همچنین او از گسترش دهندگان علم مثلثات است. لازم به ذکر است که ایشان ملقب به استاد بشر و عقل حادی عشر هستند.[۱۵]

    بیست و پنج درصد آثار استاد بشر به زبان پارسی نگاشته شده، که اساس الاقتباس و اخلاق ناصری را از معروفترین آثار وی میتوان نام برد.[۱۶]

    کاتبی قزوینی

       ایشان از حکیمان و عالمان بزرگ ایران در قرن هفتم هجری هستند. که وی را با القاب کاتبی و دبیران میشناسند. از آثار کاتبی میتوان به الرساله الشمسیه فی القواعد المنطقیه و عین القواعد فی المنطق و الحکمه اشاره کرد.[۱۷]

    قطب الدین رازی

       این شحصیت حکیم و دانا، با القاب گوناگونی چون قطب الدین علامه رازی، و قطب تحتانی شناخته میشوند. که شرح الشمسیه و المحاکمات بین شرحی الاشارات و بصر الاصداف را به عنوان آثار قطب تحتانی دانسته اند.[۱۸]

     

    گفتار سوم: تأثیر منفعت علم در موضوع خود

    در ابتدا منطق به عنوان پاره ای از نظریه سخنوری متولد شد؛ چراکه ارسطو بنیانگذار این علم گزاره های منطقی را در نخستین اثر خود درباره نظریه سخنوری آزموده است. بنابراین چشم انداز علم منطق در روزهای اولین برای تحت تاثیر قرار دادن اذهان و روانها بوده، و بیشتر با رویکرد جذب شنونده و غلبه بر حریف پیش می رفت. رفته رفته دانش و فلسفه گسترش یافتند که این امر موجب ظهور دیدگاه های گوناگونی در مورد مسائل مورد بحث می شد. در نتیجه علم منطق خود را برای انجام عملیات نوینی آماده نمود، این علم خویش را به عنوان دانش تفکر در مقابل لفظ گرایی و عدم ثبات موجود در برخی مکاتب فلسفه تثبیت کرد؛ به این مقصود که راه حقیقت را بگشاید[۱۹].

    در چنین روزگاری، منطق با طرد کردن نظریه های نادرست دانش و فلسفه، و نیز با بنا نهادن احکام آن دو، به عنوان عامل رشد دانش و فلسفه به تجلی درآمد. این نوع حرکت در موضوع علم منطق سبب شد تا بعدها آنرا ملاک صحت و حقیقت علمی توصیف کنند؛ همانگونه که مصنفان، آثار منطقی خود را مکررا عنوان «میزان»، «ترازوی عقل»، «ترازوی سنجش اندیشه ها» داده اند. و عقیده آنها بر این بود که منطق برای سنجش حقیقت موجود در تمام آراء علمی است.[۲۰]

    برای کشف دقیق موضوع علم منطق، میبایست در نخستین مرحله، منفعت این علم دانسته شود؛ چراکه موضوع علم با منفعت آن علم تناسب دارد. و به عبارت دیگر این دو امر به یکدیگر گره خورده اند.

    آیا براستی این علم همچنان برای جذب شنونده و غلبه بر حریف است؟ یا اینکه برای سنجش اندیشه هاست؟ و یا نه چیزی غیر از این دو است؟ روشن است که هر کدام از این موارد، به عنوان منفعت علم منطق دانسته شود؛ لزوماً موضوع آن تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. چنانچه ابن سینا برای تبیین موضوع علم منطق از منفعت این علم کمک میگیرد.[۲۱] بنابراین در این مقاله، اجمالاً منفعت علم منطق تبیین می شود.

    گفتار چهارم: منفعت علم منطق

    منفعتی که چنین علمی برای بشر به یادگار میگذارد؛ آن است که مراعات قواعد آن، ذهن را ازخطا در ادراک معانی باز میدارد.

    ممکن است؛ سؤالی به ذهن آید که اگر علم منطق چنین منفعتی را در پی دارد، پس چگونه در میان خود منطق دانان خطاهایی مشاهده میشود ؟

    در پاسخ به این سؤال، لازم به ذکر است که در صورت رعایت این اصول سه گانه، ثمره علم منطق حاصل خواهد شد.

    1. سعی محصل در این بوده تا بتواند ملکه علم منطق را در خود ایجاد کند.
    2. به هنگام احتیاج به قواعد، ملزم به رعایت آن باشد.
    3. دقت لازم در تشخیص مصداق و تطبیق قواعد را داشته باشد.[۲۲]

    فصل دو م: دیدگاه منطق دانان در مورد موضوع علم منطق

    بدیهی است که هر علمی دارای موضوع حقیقی یا اعتباری است.[۲۳] بنابراین علم منطق نیز موضوعی دارد. دانستن این نکته ضروری است که خصوصیت علم منطق مطالعه دنیای عینی طبیعت و نیز جهان ذهنی عواطف نیست؛ بلکه اندیشه را بمثابه ابزاری میشکافد که انسان از طریق آن هر دو زمینه مذکور را میکاود. بنابراین در میان منطق دانان درحوزه موضوع، اشتراکی و اختلافاتی دیده میشود. همه منطق دانان اتفاق نظر دارند که مسائل علم منطق حول محور اندیشه است. اما در تعیین موضوع آن اختلاف دیدگاه نمایان است. با توجه به تحقیقاتی که در این مقاله صورت گرفته، چهار دیدگاه متفاوت نسبت به تعیین موضوع علم منطق ذکرشده است.

    در این مقاله سعی برآن بوده تا نام قائلین هر یک از دیدگاه های موجود معرفی گردد. لازم به ذکر است؛ به دلیل استقرایی بودن روش این مقاله، امکان عدم ذکر اسامی برخی از صاحب نظران وجود دارد. اما در مورد وجود چهار دیدگاه گوناگون شکی نیست.

    گفتاراول: بیان دیدگاه های موجود در مورد موضوع علم منطق

    اولین دیدگاه

    بر اساس تحقیقات این مقاله از میان قائلین به این دیدگاه، تنها نام فارابی یافت شده است. این عده از منطق دانان معتقدند که موضوع علم منطق «الفاظ» است؛ از آن جهت که بر معانی دلالت میکند.[۲۴]

     

    دومین دیدگاه

    بنا بر استقرا مقاله مورد نظر، اسامی قائلین به این دیدگاه عبارتنداز: ابن سینا،[۲۵] خواجه نصیرالدین طوسی،[۲۶] فخرالدین رازی،[۲۷] قطب الدین شیرازی،[۲۸] و ابن سهلان؛[۲۹] این منطق دانان قائل به این نظرند که می بایست موضوع علم منطق «معقولات ثانیه» باشد؛ از این حیث که به وسیله آن از معلوم به مجهول میتوان رسید.

    سومین دیدگاه

    اکثر متأخرین از جمله علامه حلی،[۳۰] کاتبی قزوینی،[۳۱] قطب الدین رازی،[۳۲] عدل،[۳۳] و سراج الدین محمود ارموی،[۳۴] اعتقاد دارند که موضوع علم منطق «معلوم تصوری و معلوم تصدیقی» است؛ از آن حیث که موصل به مطلوب تصوری و تصدیقی هستند.

     

    چهارمین دیدگاه

    عقیده صاحبان نظر در این دیدگاه از جمله ملاعبدالله حسین یزدی[۳۵] و آیت الله محمد تقی جلالی،[۳۶] بر این است که موضوع علم منطق «معرِّّف و حجت» است.

    لازم به بیان است که برخی منطق دانان چهارمین دیدگاه را همان دیدگاه دوم دانسته اند؛[۳۷] که در صورت پذیرش این نظریه، می بایست قائل به وجود سه دیدگاه گوناگون درباره موضوع علم منطق شد. البته این نکته حائز اهمیت است که چهارمین دیدگاه نسبت به دیدگاه دوم اخص است.

     

     

     

    فصل سوم: اشکال دومین دیدگاه به دیدگاه اول و سوم

    در میان آثار منطق دانان مشاهده میشود که بعضی از معتقدین به دومین دیدگاه، به دیدگاه اول و سوم اشکالاتی وارد کرده اند. که در این مقاله علاوه بر ذکر انتقادات آنها، اسامی این منطق دانان نیز ذکر می گردد.

    گفتار اول: اشکال به دیدگاه اول

    ابن سینا در کتاب خویش در مقابل دیدگاه اول ذکر کرده است که اگر منطق دان معانی را از طریق دیگری جز با به کارگیری الفاظ بتواند القا کند، از الفاظ بی نیاز خواهد شد. و همچنین قطب الدین رازی در شرح المطالع، اشکالی به این دیدگاه وارد می کنند و می گویند: نظر منطقی صرفاً در معانی معقوله است. و اینکه جانب الفاظ را رعایت می کند عرضی است.[۳۸]لازم به ذکر است که در واقع مفاد این دو نظریه یک مطلب بیشتر نیست؛ وآن اینکه زاویه دید منطق دان تنها معانی است.

     

    گفتار دوم: اشکال به دیدگاه سوم

    خواجه نصیر الدین طوسی در مقابل با سومین دیدگاه اشکال وارد کرده و می گویند: در صورتی که موضوع علم منطق را معلوم تصوری و تصدیقی بدانید، در واقع لازمه آن این خواهد شد که موضوع علم منطق جمیع علوم را شامل میشود. و بدون شک این نمیتواند موضوع علم منطق قرار گیرد.[۳۹]

    فصل چهارم: عوامل ایجاد دیدگاه های متفاوت در موضوع علم منطق

    با توجه به تحقیقات انجام شده، منطق دانان صراحتاً به طور مفصل، و در مورد برخی دیدگاه ها هرگز به عوامل ایجاد اختلاف درباره تعیین موضوع علم منطق نپرداخته اند. تنها قطب الدین رازی در شرح المطالع، اشاره ای به عامل انتخاب الفاظ از حیث دلالت بر معانی به عنوان موضوع علم منطق کرده اند. که در این مقاله ذکر میگردد:

    برخی منطق دانان از آنجایی که میدیدند در علم منطق، به عنوان مثال بیان میگردد:«حیوان ناطق است.» جزو اول را جنس، و دومین جز را به عنوان فصل میشناسند. و یا ذکر میشود:«کل ج ب و کل ب الف» که از آن به قیاس یاد میشود؛ اولین قضیه را صغری و دومین قضیه را کبری می نامند؛ از اینرو گمان کردند این اسمها و اصطلاحات منطقی، خود، موضوع علم منطق است؛ از آن حیث که دال بر معانی هستند. بنابراین قائل به این نظر شدند که موضوع علم منطق الفاظ خواهد بود از حیثی که دلالت برمعانی میکند.[۴۰]

    فصل پنجم: اثرگذاری این اختلاف دیدگاه در حیطه علم منطق

    یکی از لوازم دانستن حیطه علم منطق موضوع آن است. بنابراین هر یک از دیدگاه های مذکور، تاثیر متناسب خود را در حیطه علم منطق خواهند گذاشت. که در این فصل تأثیرات دیدگاه ها در موضوع علم منطق، به طور مجزا مورد بررسی قرار می گیرد.

     

    گفتار اول: تأثیر دیدگاه اول، دوم، و سوم در حیطه علم منطق

    در صورت پذیرفتن سومین دیدگاه، التزام دارد که موضوع این علم شامل تمام معقولات گردد. و با این اعتبار همه علوم را در بر خواهد گرفت؛ بنابراین مسائل علم منطق حول محور هر یک از علوم قرار می گیرد. و بر اساس دیدگاه دوم، علم منطق علاوه بر ارائه روش صحیح تعریف و استدلال، به غیر آن نیز میپردازد. اما در مورد اولین دیدگاه، از آن حیث که مرادشان را صراحتاً تعیین نکرده اند؛ بنابراین، دقیقاً حیطه علم منطق از این دیدگاه قابل تشخیص نیست.

    گفتار دوم: تأثیر چهارمین دیدگاه در موضوع علم منطق

    دانسته شد که منفعت این علم مصون نگه داشتن ذهن، از خطا در فکر است. و از آنجایی که توانمندی انسان به دو گونه است: یکی ادراکی و دیگری تحریکی، دانستن این نکته ضروری است که علم منطق به طور مستقیم با توانایی دوم ارتباط پیدا نخواهد کرد؛ و اگر چناچه ارتباطی داشته باشد به شکل غیر مستقیم است. بنابراین منطق با ادراک وآگاهی انسان مرتبط است.[۴۱]

    آگاهی و علم انسان به دو دسته قابل تقسیم است: علم ضروری و علم نظری، روشن است که در علم ضروری خطا راه ندارد؛ به همین دلیل منطق جایگاهی در آن مقام نخواهد داشت. و اما در علم حصولی، از این جهت که مجهول انسان در مقام تصور و یا در مقام تصدیق است؛ ذهن برای کشف این مجهول چاره ای ندارد جز با حرکت به سمت مجهول تصوری و یا مجهول تصدیقی، پس از کشف مجهول توسط ذهن، خود مجهول تبدیل به معلوم خواهد شد که در راستای همان، معلوم نیز در مقام تصور یا در مقام تصدیق خواهد بود؛ چراکه اگر مجهول، مجهول تصوری باشد، تبدیل به معلوم تصوری میگردد؛ و چنانچه مجهول، مجهول تصدیقی باشد، مبدل به معلوم تصدیقی خواهد شد. بنابراین لازم به دانستن است که در این سیر ذهن برای کشف مجهول، وجود خطا ممکن است. چراکه با توجه به مطلب گذشته،[۴۲] به دلیل واسطه ای که در علم حصولی وجود دارد، و آن صورت شی است؛ قابلیت خطا در علم حصولی محقق است. پس الزام دارد که علم منطق برای حفظ ذهن از خطای فکری، در این حیطه یعنی حیطه تصور و تصدیق فعالیت داشته باشد. به این صورت که قواعدی را کشف کرده که به وسیله آن قواعد، بتوان ذهن را از این خطا مصون داشت. به همین دلیل مسائل علم منطق منتهی به دو امر یعنی ارائه نحوه صحیح تعریف و استدلال کردن است. که مسائل صحیح تعریف کردن را معرِّف، و مسائل صحیح استدلال کردن را حجت مینامند.

     

    فصل ششم: نتیجه

    با توجه به مطالب سابق، دیدگاه اول نسبت به حیطه علم منطق مجمل است. و دیدگاه دوم و سوم جامع است اما مانع نیست؛ چهارمین دیدگاه هم جامع و هم مانع است؛ از اینرو روشن می گردد که چهارمین دیدگاه بهترین دیدگاه خواهد بود. چراکه دانسته شد؛ این دیدگاه همچنانکه تمام حیطه علم منطق را شامل می شود؛ مانع دخول حیطه سایر علوم هم خواهد بود.

    در فصل چهارم اشاره شد که منطق دانان صراحتاً به بیان عوامل ایجاد اختلاف درباره تعیین موضوع علم منطق نپرداخته اند. اما فرضیه نگارنده بر این است که بر اساس رسالت علم منطق، می بایست به تناسب موقعیت و شرایط زمانی اقدام کند. به همین دلیل است که این علم در ابتدا تولد خود به سبب پدیده هایی که برای مردم آن عصر رخ داده بود؛ با رویکرد جذب شنونده و غلبه بر حریف به میدان عمل آمد. که این رویکرد دال بر این است که یقیناً درآن عصر موضوع این علم امر دیگری بوده است. از اینجاست که دانسته میشود چرا در هر عصری منطق دانان موضوع خاصی را برای این علم معرفی کرده اند. و با نگاه عمیق تر، حتی می توان گفت که عامل تولد علم منطق، به خاطر شرایط اجتماعی آن زمان بوده، چراکه اگر چنین شرایطی محقق نمی شد؛ آیا ممکن بود چنین علمی برای راهنمایی مردم آن جامعه محقق شود؟

    از این رو نه تنها موضوع این علم به تناسب با هر عصر است؛ بلکه اصل تحقق این علم، به دلیل شرایط ویژه زمان خود است. بنابراین دانسته می شود اقتضا رسالت منطق بر این است که موضوع آن متناسب با زمان خود باشد.

    از آنجا که لازمه اثبات این فرضیه، تحقیق عمیق و گسترده از زاویه های گوناگون خواهد بود؛ و با توجه محدودیتهایی که برای نگارنده وجود داشت؛ از انجام این تحقیق گسترده محروم ماند. اما به محققین آینده توصیه می گردد که در صورت امکان، حول محور این فرضیه تحقیق به عمل بیاورند؛ چراکه ثمرات ارزشمندی به دنبال خواهد داشت.

    امید می رود که، برای خوانندگان این مقاله، موضوع علم منطق به بهترین شکل ممکن تبیین شده باشد تا بتوانند نهایت بهره مندی را از این علم سودمند داشته باشند.

     

     

    منابع

    کتب

    1. آموزش فلسفه؛ محمد تقی مصباح یزدی؛ انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(قدس سره)؛ قم؛ چاپ چهارم؛ ۱۳۹۴ه.ش
    2. برهان شفا؛ ابن سینا؛ پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی؛ تهران؛ بینو؛ ۱۳۷۰ه. ش
    3. البصایر النصیریه فی علم المنطق؛ ابن سهلان ساوی عمر بن سهلان؛ مطبعه الامیریه؛ بولاق؛ بینو؛ ۱۳۱۶ق
    4. دره التاج لغره الدباج؛ علامه قطب الدین محمود بن ضیاءالدین مسعود شیرازی؛ فرهنگستان هنر؛ تهران؛ بینو؛ ۱۳۸۷ه.ش
    5. الرساله الشمسیه؛ کاتبی قزوینی؛ بیدار؛ تهران؛ چاپ دوم؛ ۱۳۸۴ه.ش
    6. علم المنطق؛ الشهید السعید آیت الله محمد تقی الجلالی؛ انتشارات دارالهدی؛ قم؛ چاپ اول؛ بیتا
    7. القواعد الجلیه فی شرح الرساله الشمسیه؛ ابی منصور الحسن بن یوسف بن المطهر الاسدی؛ موسسه النشر الاسلامی؛ قم؛ بینو؛۱۳۷۰ه.ش
    8. شرح عیون الحکمه؛ فخر الدین رازی؛ مکتبه الثقافه الدینیه؛ قاهره؛ چاپ اول؛ ۲۰۱۲م ۹. شرح المنظومه؛ ملا هادی سبزواری، تصحیح و تعلیق حسن زاده آملی؛ ناب؛ تهران؛ بینو     ۱۳۶۹ه.ش
    9. شرح المطالع؛ قطب الدین رازی؛ منشورات ذوی القربی؛ قم؛ چاپ اول؛ ۱۳۹۰ه.ش
    10. المقرر فی شرح منطق المظفرر؛ السید رائد الحیدری؛ ذوی القربی؛ قم؛ چاپ چهارم؛۱۴۳۱ه.ق
    11. منطق و مباحث الفاظ(مجموعه متون مقالات تحقیقی)؛ مهدی محقق، توشی هیگو ایزوتسو؛ موسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل کانادا و دانشگاه تهران؛ تهران؛ بینو؛ ۱۳۵۳ق
    12. منطق الملخص؛ فخر الدین رازی،تحقیق و تعلیق احمد فرامر قرا ملکی، آدینه اصغری نژاد؛ دانشگاه امام صادق علیه السلام؛ تهران؛ چاپ اول؛ ۱۳۸۱ه.ش
    13. مقصود الطالب فی تقریر مطالب المنطق؛ محمد علی الگرامی القمی؛ نوین؛ قم؛ چاپ دوم؛ ۱۳۸۹ه.ش
    14. معیار العلم فی فن المنطق؛ ابی حامد الغزالی؛ دارو مکتبه الهلال؛ بیروت؛ چاپ اول؛ ۱۹۹۳م
    15. منطق صوری؛ رحمت اله قاضیان؛ انتشارات جهاد دانشگاهی کرمانشاه با همکاری انتشارات جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران؛ قم؛ چاپ اول؛ ۱۳۷۳ه.ش
    16. حاشیه ملا عبدالله علی التهذیب؛ ملاعبدالله حسین یزدی؛ مؤسسه اسماعیلیان؛ قم؛ چاپ پنجم؛ ۱۳۶۹ه.ش
    17. شرح الوریقات فی المنطق؛ شارح ابن نفیس، علی بن ابی الحزم؛ دارالغرب الاسلامی؛ تونس؛ بینو؛ ۱۳۸۸ه.ش

    مقالات علمی

    خاستگاه تاریخی علم منطق(رویکردی تاریخی به فلسفه منطق)؛ علی اصغر جعفری ولنی؛ تاریخ فلسفه؛ شماره ۱؛ ۱۳۸۹ه.ش

    معقولات و انواع آن در فلسفه فارابی؛ زهرا شریف؛ ذهن؛ شماره ۴۰؛ ۱۳۸۸ه.ش

     

    سایت

    https://fa.wikipedia.org

     

     

     

     

     

     

    [1] . المقرر فی شرح منطق المظفرر، السید رائد الحیدری، ذوی القربی، قم، چاپ چهارم، ۱۴۳۱ه.ق

    [۲] . المقرر فی شرح منطق المظفرر، السید رائد الحیدری، ذوی القربی، قم، چاپ چهارم، ۱۴۳۱ه.ق و القواعد الجلیه فی شرح الرساله الشمسیه، ابی منصور الحسن بن یوسف بن المطهر الاسدی، موسسه النشر الاسلامی، قم، بینو،۱۳۷۰ه.ش و دره التاج لغره الدباج، علامه قطب الدین محمود بن ضیاءالدین مسعود شیرازی، فرهنگستان هنر، تهران، بینو، ۱۳۸۷ه.ش

    [۳] . المقرر فی شرح منطق المظفرر، السید رائد الحیدری، ذوی القربی، قم، چاپ چهارم، ۱۴۳۱ه.ق

    [۴] . شرح الوریقات فی المنطق، شارح ابن نفیس. علی بن ابی الحزم، دارالغرب الاسلامی، تونس، ۱۳۸۸ه.ش

    [۵] . المقرر فی شرح منطق المظفرر، السید رائد الحیدری، ذوی القربی، قم، چاپ چهارم، ۱۴۳۱ه.ق

    [۶] . همان

    [۷] . همان

    [۸] . خاستگاه تاریخی علم منطق(رویکردی تاریخی به فلسفه منطق)، علی اصغر جعفری ولنی، تاریخ فلسفه، شماره ۱، ۱۳۸۹ه.ش

    [۹] . المقرر فی شرح منطق المظفرر، السید رائد الحیدری، ذوی القربی، قم، چاپ چهارم، ۱۴۳۱ه.ق

    [۱۰] . آموزش فلسفه، محمد تقی مصباح یزدی، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(قدس سره)، قم، چهارم، ۱۳۹۴ه.ش

    [۱۱] . همان

    [۱۲] . شبکه ویکی پدیا، بخش زندگی نامه بزرگان، زندگی نامه فارابی، https://fa.wikipedia.org

    [13] . شبکه ویکی پدیا، بخش زندگی نامه بزرگان، زندگی نامه ابن سینا، https://fa.wikipedia.org

    [14] . همان

    [۱۵] . شبکه ویکی پدیا، بخش زندگی نامه بزرگان، زندگی نامه خواجه نصیرالدین طوسی، https://fa.wikipedia.org

    [16] . همان

    [۱۷] . شبکه ویکی پدیا، بخش زندگی نامه بزرگان، زندگی نامه کاتبی قزوینی، https://fa.wikipedia.org

    [18] . شبکه ویکی پدیا، بخش زندگی نامه بزرگان، زندگی نامه قطب الدین رازی، https://fa.wikipedia.org

    [19]. خاستگاه تاریخی علم منطق(رویکردی تاریخی به فلسفه منطق)، علی اصغر جعفری ولنی، تاریخ فلسفه، شماره ۱، ۱۳۸۹ه.ش

    [۲۰] . همان

    [۲۱] . برهان شفا، ابن سینا، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، تهران، بینو، ۱۳۷۰ه. ش

    [۲۲] . المقرر فی شرح منطق المظفرر، السید رائد الحیدری، ذوی القربی، قم، چاپ چهارم، ۱۴۳۱ه.ق

     

    [23]. معقولات و انواع آن در فلسفه فارابی، زهرا شریف، ذهن، شماره ۴۰، ۱۳۸۸ه.ش

    [۲۴] . شرح المطالع، قطب الدین رازی، منشورات ذوی القربی، قم، چاپ اول، ۱۳۹۰ه.ش  و شرح المنظومه، ملا هادی سبزواری. تصحیح و تعلیق حسن زاده آملی، ناب، تهران، بینو، ۱۳۶۹ه.ش

    [۲۵] . برهان شفا، ابن سینا، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، تهران، بینو، ۱۳۷۰ه. ش

    [۲۶] . منطق و مباحث الفاظ(مجموعه متون مقالات تحقیقی)، مهدی محقق. توشی هیگو ایزوتسو. موسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل کانادا و دانشگاه تهران، تهران، بینو، ۱۳۵۳ق

    [۲۷] . شرح عیون الحکمه، فخر الدین رازی، مکتبه الثقافه الدینیه، قاهره، چاپ اول، ۲۰۱۲م

    [۲۸] . دره التاج لغره الدباج، علامه قطب الدین محمود بن ضیاءالدین مسعود شیرازی، فرهنگستان هنر، تهران، بینو،۱۳۸۷ه.ش

    [۲۹] . البصایر النصیریه فی علم المنطق، ابن سهلان ساوی عمر بن سهلان، مطبعه الامیریه، بولاق، بینو، ۱۳۱۶ق

    [۳۰] . القواعد الجلیه فی شرح الرساله الشمسیه، ابی منصور الحسن بن یوسف بن المطهر الاسدی، موسسه النشر الاسلامی، قم، بینو،۱۳۷۰ه.ش

    [۳۱] . الرساله الشمسیه، کاتبی قزوینی، بیدار، تهران، چاپ دوم، ۱۳۸۴ه.ش

    [۳۲] . شرح المطالع، قطب الدین رازی، منشورات ذوی القربی، قم، چاپ اول، ۱۳۹۰ه.ش

    [۳۳] . همان

    [۳۴] . همان

    [۳۵] . حاشیه ملا عبدالله علی التهذیب، ملاعبدالله حسین یزدی، مؤسسه اسماعیلیان، قم، چاپ پنجم، ۱۳۶۹ه.ش

    [۳۶] . علم المنطق، الشهید السعید آیت الله محمد تقی الجلالی، انتشارات دارالهدی، قم، چاپ اول، بیتا

    [۳۷] . منطق صوری، رحمت اله قاضیان، انتشارات جهاد دانشگاهی کرمانشاه با همکاری انتشارات جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران، قم، چاپ اول، ۱۳۷۳ه.ش

    [۳۸]. شرح المطالع، قطب الدین رازی، منشورات ذوی القربی، قم، چاپ اول، ۱۳۹۰ه.ش

    [۳۹]. منطق و مباحث الفاظ(مجموعه متون مقالات تحقیقی)؛ مهدی محقق، توشی هیگو ایزوتسو؛ موسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل کانادا و دانشگاه تهران؛ تهران ۱۳۵۳ق

    [۴۰] . شرح المطالع، قطب الدین رازی، منشورات ذوی القربی، قم، چاپ اول، ۱۳۹۰ه.ش

    [۴۱] . خاستگاه تاریخی علم منطق(رویکردی تاریخی به فلسفه منطق)، علی اصغر جعفری ولنی، تاریخ فلسفه، شماره ۱، ۱۳۸۹ه.ش

    [۴۲] . صفحه چهارم، تعریف علم نظری