مقاله کاربرد معانی باب تفعیل در آیات 23 سوره یوسف و 90 سوره بقره

سال ورودی :
  • 1399
  • پایه :
  • پایه 3
  • نویسنده :
  • محمد صالح رازقی
  • 36 بازدید

    چکیده :

    خداوند قرآن را نسبت به اقتضاء زبان اولین مخاطبان آن به زبان عربی نازل کرد. زبان عربی نیز دارای قواعدی بسیار و دقیق است که باعث می‌شود بهترین و ظریف ترین مراد از سوی گوینده به مخاطب منتقل شود و این وجه تمایز این زبان با سائر گویش ها است. یکی از ویژگی های خاص این زبان، گسترش معنایی افعال مجرد آن به وسیله انتقال آنها به ابواب مزید است.


    خداوند قرآن را نسبت به اقتضاء زبان اولین مخاطبان آن به زبان عربی نازل کرد. زبان عربی نیز دارای قواعدی بسیار و دقیق است که باعث می‌شود بهترین و ظریف ترین مراد از سوی گوینده به مخاطب منتقل شود و این وجه تمایز این زبان با سائر گویش ها است. یکی از ویژگی های خاص این زبان، گسترش معنایی افعال مجرد آن به وسیله انتقال آنها به ابواب مزید است. بخش قابل توجهی از الفاظ قرآن کریم را افعال بکار رفته در ابواب مزید تشکیل داده اند که به همین دلیل نقش مهمی در رساندن معنای مراد و القاء آن به ذهن مخاطبان دارند. این مقاله پژوهشی نظری با روشی تحلیلی-توصیفی است نسبت به کاربرد معانی باب تفعیل از ابواب مزید در آیات ۲۳ سوره یوسف و ۹۰ سوره بقره. پژوهشگر پس از بررسی منابع مختلف صرفی و لغوی به این نتیجه رسیده است که فعل (غلّقت الابواب) در آیه ۲۳ سوره یوسف می‌تواند در معنای تکثیر (در دقت انجام فعل) و  معنای ثلاثی مجرد (مبالغه) از میان معانی باب تفعیل، لحاظ شود و  فعل (ینزّلُ) در آیه ۹۰ سوره بقره در معنای تکثیر از معانی باب تفعیل آمده است.

    کلید واژه ها: قرآن، افعال مزید، معانی کاربردی، تفعیل.

    مقدمه

    در علم صرف معانی مختلف باب تفعیل از ابواب فعل ثلاثی مزید مورد بررسی قرار گرفته است و گوینده زمانیکه در کلام خود از این باب استفاده میکند تنها یکی از معانی آن را مقصود خود قرار میدهد.

    در برخی از آیات قرآن کریم نیز همانطور که گفته شد، آوردن فعلی در باب تفعیل متضمن یک معنا از معانی متعدد این باب است که تنها آن معنا مقصود خداوند است. بر ما واجب است که معنای حقیقی را پیدا کرده تا در تفسیر کردن آیات دچار اشتباه نشویم، زیرا تفسیر غیر صحیح از آنها موجب فهم درست قرآن کریم نمی‌شود و طبیعتا فهم نادرست انسان را به سوی خداوند راهنمایی نمی‌کند.

    برای بررسی فهم صحیح معنای این افعال در آیاتی از قرآن کریم باید از علم صرف که از زیر شاخه های علوم ادبی است کمک گرفت و اگر این مقاله بتواند با استفاده از منابع صرفی و غیر آن ، فهم معنای دقیق این افعال را در برخی از آیات قرآن حاصل کند، اختلافاتی که وجود دارد در این زمینه پایان میابد.

    پژوهش هایی در موضوعاتی کلی تر از موضوع این مقاله شده است مانند بررسی معانی کاربردی افعال مزید در قرآن مجید و … ، اما طبق بررسی های انجام شده مقاله ای در مورد کاربرد معانی باب تفعیل در آیه ۲۳ سوره یوسف و آیه ۹۰ سوره بقره تا به حال نوشته نشده است.

     

    بررسی معانی باب تفعیل در علم صرف

    معانی باب تفعیل :

    1. تکثیر[۱]
    2. تعدیه[۲]
    3. نسبت[۳]
    4. توجه[۴]
    5. حکایت جمله[۵]
    6. سلب[۶]
    7. ثلاثی مجرد[۷]
    8. ضد باب افعال[۸]
    9. مبالغه[۹]
    10. قول کلمه[۱۰]
    11. ابداع و ایجاد[۱۱]
    12. به سمت سوی مکانی رفتن یا به آن رسیدن[۱۲]
    13. صیرورت[۱۳]

    بررسی معانی باب تفعیل در آیه ۲۳ سوره یوسف

    مقدمه

    در آیه ۲۳ سوره یوسف (وراوَدَتهُ التی هو فی بیتِها عن نفسه و غَلَّقتِ الأبوابَ و قالت هیتَ لک قال معاذ الله إنّه ربّی أحسنَ مثوایَ و إنّه لا یفلحُ الظّالمون) کلمه (غلّقت) فعل ثلاثی مزید باب تفعیل است. طبق بررسی های انجام شده به استناد منابع صرفی، ۱۳ معنا را می‌توان برای باب تفعیل در نظر گرفت که از میان آنها تنها یک معنا برای فعل مذکور در آیه اراده شده است. در ادامه به بررسی معنای صحیح این فعل پرداخته می‌شود.

     

    بررسی معنای ریشه فعل ( غلّقت ) و معنای باب تفعیل آن در کتب لغوی

    معنای ماده ( غ ل ق) در کتب لغت :

    1. اصل واحد در ماده ( غ ل ق) به معنای (بستن) می‌باشد.[۱۴]
    2. اصل واحد در ماده ( غ ل ق) به معنای (چسبیدن چیزی به چیزی و متصل شدن چیزی به چیزی) است.[۱۵]

    معنای باب تفعیل ماده (غ ل ق) در کتب لغت:

    1. تغلیق به معنای محکم بستن است.[۱۶]در تغلیق علاوه بر معنای ماده آن (بستن) معنای سد و منع کردن خروج و فرار از سلطه خود نیز وجود دارد.[۱۷]
    2. تغلیق به معنای تکثیر است.[۱۸]معنای تکثیر یا بر زیادی مفعول یا بر تکرار و زیادی انجام فعل یا بر زیادی در دقت و صحت و اجرای کامل فعل است.[۱۹]

    بررسی معنای صحیح فعل ( غلّقت ) در آیه

    طبق بررسی های لغوی، کتب بسیاری معنای ریشه (غ ل ق) را به معنای (بستن) ذکر کرده اند که در این مورد اختلاف زیادی وجود ندارد اما در باب تفعیل همین ریشه کتب لغوی بین معنای (تکثیر) و (ثلاثی مجرد یا همان معنای مبالغه) اختلافاتی دارند.

    معنای تکثیر در باب تفعیل یا بر زیادی و تکرار مفعول یا فعل یا دقت انجام فعل دلالت میکند، که در تطبیق آیه (غلّقت الابواب) معنای تکثیر باب تفعیل یا بر وجود درهای متعدد یا بر زیاد بستن درها یا بر زیادی دقت در بستن درها است و معنای ثلاثی مجرد (مبالغه) در باب تفعیل بر تأکید و استواری مطلب دلالت میکند که در تطبیق آیه (غلّقت الابواب) معنای ثلاثی مجرد این باب، تأکید بستن درها یا محکم بستن درها می‌باشد.

    بررسی احتمال بودن معنای تکثیر باب تفعیل برای فعل (غلّقت الابواب) در آیه:

    اگر توجه شود به مفعول فعل (غلّقت الابواب) دریافته می‌شود که آن (الابواب) جمع کلمه باب است و اشاره به تعدد در ها می‌کند و دور از ذهن و قبیح است اینکه تشدید فعل معنای تکثیر در مفعول را با توجه به معنای (الابواب) برساند که معنای آن ( بستن چند سری در های متعدد) است و هفت در بودن آن درها که در برخی منابع به صراحت ذکر شده این مطلب را اثبات می‌کند[۲۰]. معنای تکثیر در خود فعل (بستن) نیز مناسب نیست زیرا هنگامی که مفعول فعل (الابواب) جمع باشد، بالطبع معنای بستن هر در را جداگانه می‌رساند و اصلا نیازی به معنای تکثیر در فعل نیست و آوردن آن لغو است. معنای تکثیر در دقت انجام فعل احتمال این را دارد که در این آیه معنا دهد به این مقصود که زلیخا تلاش می‌کرد تا در ها را با دقت ببندد به سبب پنهان کردن عمل خود از چشمان عزیز مصر و مردم دیگر.

    بررسی احتمال بودن معنای ثلاثی مجرد (مبالغه) برای فعل (غلّقت الابواب) در آیه:

    معنای ثلاثی مجرد باب تفعیل ریشه (غ ل ق) به معنای محکم بستن چیزی است و ممکن است در آیه نیز همین معنا اتخاذ شده باشد به این تعبیر که زلیخا در های زیادی را به محکمی می‌بست تا اطمینان پیدا کند که به هیچ صورت کسی راه پیدا نکند به اتاق او و از اعمالش با خبر شود، به دلیل اینکه زلیخا از زشتی کار خود خبر داشت و می‌دانست این کار خیانت به عزیز مصر محسوب می‌شود و این عمل باعث بی‌آبرویی خود و خانواده اش خواهد شد.

    در نتیجه دو احتمال معنای تکثیر در دقت انجام فعل و معنای ثلاثی مجرد (مبالغه) برای فعل (غلّقت الابواب) صحیح می‌باشد و با معنای آیه و سیاق آن سازگار است و سایر معانی (معنای تکثیر در مفعول ، معنای تکثیر در خود فعل) طبق مواردی که ذکر شد نادرست است.

    بررسی معنای باب تفعیل در آیه ۹۰ سوره بقره

    مقدمه

    در آیه ۹۰ سوره بقره )بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ یَکْفُرُوا بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ بَغْیاً أَنْ یُنَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلَى مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ فَبَاءُوا بِغَضَبٍ عَلَى غَضَبٍ وَ لِلْکَافِرِینَ عَذَابٌ مُهِینٌ‌( کلمه (یُنَزِّلَ) فعل ثلاثی مزید باب تفعیل است. طبق بررسی های انجام شده به استناد منابع صرفی، ۱۳ معنا را می‌توان برای باب تفعیل در نظر گرفت که از میان آنها تنها یک معنا برای فعل مذکور در آیه اراده شده است. در ادامه به بررسی معنای صحیح این افعال پرداخته می‌شود.

    بررسی معنای ریشه فعل (یُنَزّلَ) و معنای باب تفعیل آن در کتب لغوی

    معنای ماده (ن ز ل) در کتب لغت:

    1. فرود آمدن چیزی، پایین آمدن چیزی، واقع شدن چیزی[۲۱]، فرود آمدن از بالا به پایین چه معنوی باشد چه مادی[۲۲]
    2. حلول کردن )فرود آیی یا نزول)[۲۳]

    معنای باب تفعیل ماده (ن ز ل) در کتب لغت:

    1. تعدیه فعل (نزل ینزِل)[۲۴]
    2. تکثیر (تنزیل بعمنی ترتیب الشیء: نازل کردن یکی پس از دیگری یا پی در پی بودن آن)[۲۵]

    بررسی معنای صحیح فعل (ینزّل) در آیه

    طبق بررسی های لغوی، کتب بسیاری معنای ریشه (ن ز ل) را به معنای (فرود آمدن چیزی) ذکر کرده اند و معنای دیگر این ریشه (حلول کردن) بسیار نزدیک است به معنای قبل و حتی برخی منابع لغوی معنای آن را (نزول) یا (فرود آمدن) ذکر کردند.[۲۶]

    فعل ثلاثی مجرد ریشه (ن ز ل) لازم و بدون مفعول است اما این ریشه در باب تفعیل دارای یک مفعول می‌شود. به همین سبب برخی اهل لغت معنای باب تفعیل این ریشه را (تعدیه) ذکر کرده اند. بسیاری از کتب لغوی دیگر نیز معنای باب تفعیل این ریشه را (تکثیر) ذکر کردند به معنای (نزول پی در پی و یکی پس از دیگری).

    با توجه به اینکه اکثر کتب لغوی معنای (تکثیر) را برای مصدر (تنزیل) ذکر کردند، اتخاذ این معنا برای این مصدر مطلوب تر است و علاوه بر این، منافاتی با معنای (تعدیه) ندارد. آیاتی در قرآن کریم نیز این مطلب را تصریح میکند مانند آیه ۱۰۶ سوره اسراء: (وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلى‏ مُکْثٍ وَ نَزَّلْناهُ‏ تَنْزِیلًا) که تعبیر (فَرقناهُ) و (عَلی مُکثٍ) قرینه است بر اینکه مراد از (نَزَّلناهُ) نازل کردن تدریجی قرآن کریم است و از جهتی دیگر در آیاتی که بیانگر نازل کردن قرآن در ماه رمضان یا در شبی از شبهای آن می‌باشد، تعبیر به (انزال) آمده، که دلالت بر نازل کردن دفعی و یکپارچه قرآن دارد، و در هیچ یک از این آیات، تعبیر (تنزیل) برای بیان نازل شدن یکپارچه قرآن نیامده است. آیاتی مانند: آیه ۱۸۵ سوره بقره (شَهرُ رَمَضانَ الّذِی أُنزِلَ فِیهِ القُرآن …) و آیه ۳ سوره دخان (إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَهٍ مُبَارَکَهٍ إِنَّا) و آیه ۱ سوره قدر (إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ). در روایات نیز اشاره شده به اینکه قرآن کریم در ماه رمضان یکباره به بیت المعمور نازل شد و سپس در طول سالیان تبلیغ نبی مکرم، به صورت تدریجی نازل گردید.[۲۷]

     

     

    منابع

    1. قرآن کریم
    2. ابن فارس، احمد بن فارس، کتاب مقاییس الغه، مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۴ ه.ق، قم، ۶ جلد
    3. ابن منظور، محمد بن مکرم، کتاب لسان العرب، دار صادر، ۱۴۱۴ ه.ق، بیروت، ۱۵ جلد
    4. آذرنوش، آذرتاش، کتاب فرهنگ معاصر عربی_فارسی، نشر نی، ۱۳۹۲ ه.ش، تهران، ۱جلد
    5. اصفهانی، راغب، کتاب مفردات الفاظ قرآن، دار القلم، ۱۴۱۲ ه.ق، بیروت، ۱ جلد
    6. انیس، ابراهیم؛ منتصر، عبد الرحیم؛ صوالحی، عطیه؛ خلف الله احمد، محمد، کتاب معجم الوسیط، مکتب نشر الثقافه الاسلامیه، ۱۴۱۲ ه.ق، ۱ جلد
    7. جزائری، سید حمید، کتاب دانش صرف، نصایح، ۱۳۹۸ ه.ش، قم-ایران، ۱ جلد
    8. جمعی از علما، کتاب شرح تصریف، مؤسسه نشر اسلامی، قم-ایران، ۱ جلد
    9. جوهری، اسماعیل بن حماد، کتاب الصحاح، دار العلم للملایین، ۱۳۷۶ ه.ق، بیروت، ۶ جلد
    10. حسنی طهرانی، هاشم، کتاب علوم العربیه، مفید، ۱۳۶۴ ه.ش، تهران-ایران، ۲ جلد
    11. طبابائی، سید محمد رضا، کتاب صرف ساده، دار العلم، ۱۳۹۷ ه.ش، قم-ایران، ۱ جلد
    12. طبرسی، فضل بن حسن، کتاب مجمع البیان، نوروحی، ۱۳۸۸ ه.ش، قم، ۵ جلد
    13. علامه طبابائی، سید محمد حسین، کتاب تفسیر المیزان، مؤسسه اسماعیلیان ایران، ۱۳۷۱ ه.ش، قم،۲۱ جلد
    14. فیومی، احمد بن محمد، کتاب مصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی، مؤسسه دار الهجره، ۱۴۱۴ ه.ق، قم، ۲ جلد
    15. قرشی، علی اکبر، کتاب قاموس قرآن، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ ه.ش، تهران، ۷ جلد
    16. مرتضی زبیدی، محمد بن محمد، کتاب تاج العروس، دار الفکر، ۱۴۱۴ ه.ق، بیروت، ۲۰ جلد
    17. مصطفوی، حسن، کتاب التحقیق، دار الکتب العلمیه-مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ۱۴۳۰ ه.ق، بیروت-قاهره-لندن، ۱۴ جلد
    18. نظام الاعرج، حسن بن محمد، کتاب شرح نظام بر شافیه، دار الحجه الثقافه، قم-ایران، ۱ جلد

    [۱] کتب دانش صرف ص ۲۲۷ ، سید حمید جزایری _ علوم العربیه ج۱ ص ۶۴، هاشم حسینی طهرانی _شرح تصریف، ص ۲۳۲ ، جمعی از علما _شرح نظام، ص ۱۳۹ نظام الاعرج، حسن بن محمد، صرف ساده، ص ۱۶۲، سید محمد رضا طباطبائی

    [۲] کتب دانش صرف ص ۲۲۷ ، سید حمید جزایری ، علوم العربیه ج۱ ص ۶۴، هاشم حسینی طهرانی ، شرح تصریف، ص ۲۳۲ ، جمعی از علما _ شرح نظام، ص ۱۳۹ نظام الاعرج، حسن بن محمد ، صرف ساده ص ۱۶۲، سید محمد رضا طباطبائی

    [۳] کتب دانش صرف ص ۲۲۷ ، سید حمید جزایری، علوم العربیه ج۱ ص ۶۴، هاشم حسینی طهرانی ، شرح تصریف، ص ۲۳۲ ، جمعی از علما _ شرح نظام، ص ۱۳۹ نظام الاعرج، حسن بن محمد ، صرف ساده ص ۱۶۲، سید محمد رضا طباطبائی

    [۴] کتاب دانش صرف ص ۲۲۷ ، سید حمید جزایری

    [۵] کتاب دانش صرف ص ۲۲۷ ، سید حمید جزایری

    [۶] کتب دانش صرف ص ۲۲۷ ، سید حمید جزایری ، علوم العربیه ج۱ ص ۶۴، هاشم حسینی طهرانی ، شرح تصریف، ص ۲۳۲ ، جمعی از علما _ شرح نظام، ص ۱۳۹ نظام الاعرج، حسن بن محمد ، صرف ساده ص ۱۶۲، سید محمد رضا طباطبائی

    [۷] کتب دانش صرف ص ۲۲۷ ، سید حمید جزایری ، شرح نظام، ص ۱۳۹ نظام الاعرج، حسن بن محمد

    [۸] کتب علوم العربیه ج۱ ص ۶۴، هاشم حسینی طهرانی ، صرف ساده ص ۱۶۲، سید محمد رضا طباطبائی

    [۹] کتاب علوم العربیه ج۱ ص ۶۴، هاشم حسینی طهرانی

    [۱۰] کتاب علوم العربیه ج۱ ص ۶۴، هاشم حسینی طهرانی

    [۱۱] کتاب صرف ساده ص ۱۶۲، سید محمد رضا طباطبائی

    [۱۲] کتاب صرف ساده ص ۱۶۲، سید محمد رضا طباطبائی

    [۱۳] کتاب صرف ساده ص ۱۶۲، سید محمد رضا طباطبائی

     

    [14]  کتاب التحقیق ص ۳۱۰، حسن مصطفوی_قاموس قرآن ج۵ ص ۱۱۵ ،علی اکبر قرشی

    [۱۵] کتاب معجم مقاییس الغه ج۴ ص ۳۹۰، ابن فارس

    [۱۶] قاموس قرآن ج۵ ص ۱۱۵ ،علی اکبر قرشی_ کتاب التحقیق ص ۳۱۰، حسن مصطفوی_مصباح المنیر ص ۴۵۱ ، فیومی

    [۱۷] کتاب التحقیق ص ۳۱۰، حسن مصطفوی

    [۱۸] لسان العرب ج۱۰ ص ۲۹۱، محمد بن مکرم ابن منظور _ الصحاح ج۴ ص ۱۵۳۸، اسماعیل بن حماد جوهری_مفردات الفاظ قرآن ص ۶۱۲، راغب اصفهانی_ مصباح المنیر ص ۴۵۱ ، فیومی_تاج العروس ج۱۳ ص ۳۸۳، مرتضی زبیدی

    [۱۹] کتاب مفردات الفاظ قرآن ص ۶۱۲، راغب اصفهانی_ تاج العروس ج۱۳ ص ۳۸۳، مرتضی زبیدی

    [۲۰]  کتاب مجمع البیان  ج۳ ص ۲۷۲، فضل بن حسن طبرسی

    [۲۱] کتاب مقاییس الغه، ج۵ ص۴۱۷، ابن فارس

    [۲۲] کتاب التحقیق فی کلمات القرآن الکریم ج۱۲ ص ۹۵، حسن مصطفوی_کتاب مصباح المنیر ص۶۰۰، احمد بن محمد فیومی_کتاب قاموس قرآن ج۷ ص۴۴، قرشی

    [۲۳] کتاب لسان العرب ج۱۱ ص۶۵۶، ابن منظور_کتاب تاج العروس ج۱۵ ص۷۲۸، مرتضی زبیدی

    [۲۴] کتاب مصباح المنیر ص۶۰۰، احمد ابن محمد فیومی

    [۲۵] کتاب صحاح ج۵ ص۱۸۲۹، جوهری_کتاب مصباح المنیر ص ۶۰۱، احمد ابن محمد فیومی_کتاب لسان العرب ج۱۱ ص۶۵۷، ابن منظور_کتاب مقاییس الغه، ج۵ ص۴۱۷، ابن فارس_کتاب تاج العروس ج۱۵ ص۷۲۹، مرتضی زبیدی

    [۲۶] کتاب تاج العروس ج ۱۴ ص ۱۵۹، مرتضی زبیدی_کتاب معجم الوسیط ص ۱۹۳، ابراهیم مصطفی_فرهنگ معاصر عربی_فارسی ص ۱۹۳، آذرتاش آذرنوش

    [۲۷] تفسیر المیزان ج۲ ص۲۹